نیمه پنهان خودکشی یک زن در شیراز

ظهر یکشنبه پنجم شهریور، شیراز شاهد حادثه تلخ اقدام به مرگ خودخواسته یک زن جوان بود. به گفته مادر او که در مقابل دوربین صدا و سیما ایستاده بود، اختلاف خانوادگی با همسرش را دلیل این انتخاب دانسته است. این زن در مجتمع نگین معالی‌آباد شیراز در میان چشمان حیرت‌زده ده‌ها نفر خود را به پایین پرت کرد و در نهایت به مرگ فرد حادثه‌دیده منجر شد.

موبنا-ظهر یکشنبه پنجم شهریور، شیراز شاهد حادثه تلخ اقدام به مرگ خودخواسته یک زن جوان بود. به گفته مادر او که در مقابل دوربین صدا و سیما ایستاده بود، اختلاف خانوادگی با همسرش را دلیل این انتخاب دانسته است. این زن در مجتمع نگین معالی‌آباد شیراز در میان چشمان حیرت‌زده ده‌ها نفر خود را به پایین پرت کرد و در نهایت به مرگ فرد حادثه‌دیده منجر شد.

این تصویر تلخ از حادثه، در شبکه‌های اجتماعی با واکنش‌های گسترده و متفاوتی مواجه شده است، اما این حادثه نکاتی قابل تامل داشت که شاید مهم‌ترین آنها، کمبود تجهیزات مورد نیاز آتش‌نشانی، لزوم تلاش برای ارتقای فرهنگ شهروندی در چنین رخدادهایی، حضور موثر پلیس و البته حضور به موقع و مداخله تخصصی نیروهایی بودندکه عنوان اورژانس اجتماعی را یدک می‌کشند، چراکه به گفته شاهدان عینی خبری از تشک آتش‌نشانی برای جلوگیری از مرگ این زن در حادثه وجود نداشته است. این در حالی است که یکی از اعضای آتش‌نشانی شیراز در پیامی به رسانه‌ها بیان کرد: «‌تمام کسانی که آنجا بودند در خون آن خانم شریک هستند. جهت توصیه به مردم که بفهمند تمام کسانی که آنجا بودند و فیلم گرفتند در خون آن خانم شریک هستند، زیرا ماشین آتش‌نشانی ۳۰ دقیقه در ترافیک بود. ماموران آتش‌نشانی تیم تشک نجات از سر کوی وحدت از ماشین پیاده شدند و از مردم می‌خواستند راه باز کنند ولی ترافیک سنگین شده بود.»

همچنین عیدی‌پور که در یک فایل صوتی، توضیحاتی پیرامون این حادثه در اختیار رسانه‌ها قرار داده، از یک سو مدعی‌ است که خودروی آتش‌نشانی بهترین مسیر را انتخاب کرده و از سوی دیگر ترافیک موجود را عامل تاخیر اعلام کرد و توپ را به زمین «فرهنگ شهروندی» انداخت. این مقام مسوول، در نهایت ضمن تاکید بر اینکه ماموران آتش‌نشانی هر آنچه در توان داشته‌اند برای نجات فرد به کار بسته‌اند، در مورد اینکه چرا شیراز که آن را کلانشهر می‌دانیم، فاقد تجهیزات کافی مورد لزوم است و اینکه چرا تنها تشک نجات باید در ایستگاهی نگهداری شود که انتقال آن به دلیل ترافیک سنگین پیرامونی آن ایستگاه، امکان دارد با مشکلاتی همراه باشد، توضیحاتی ارائه کرد. این در حالی است که برخلاف تصورات به گفته مسوول اورژانس اجتماعی اداره کل بهزیستی فارس در این حادثه علی‌رغم حضور سازمان آتش‌نشانی، پلیس و اورژانس ١١۵ متاسفانه هیچ تماسی با اورژانس اجتماعی گرفته نشده و به همین دلیل اورژانس اجتماعی در جریان این حادثه نبوده است.

در هر صورت با اینکه حضور گسترده شهروندان پیرامون محل حادثه ظهر یکشنبه، در بلوار پرستار، منجر به ترافیک سنگین در این محور شده بود، پلیس این امکان را در اختیار داشت که با توجه به لزوم حضور خودروهای آتش‌نشانی و امدادی، محور را برای تردد خودروهای شخصی، مسدود یا محدود کند، اما بررسی میدانی حاکی از آن است که مسیرهای جایگزین برای رسیدن سریع‌تر به محل حادثه وجود داشت که یکی از این مسیرها، خیابان نوروزی، در موازات بلوار پرستار است که همزمان با ترافیک بلوار پرستار، شرایط عادی تردد داشته و خودروی آتش‌نشانی نیز می‌توانسته با هوشمندی از این مسیر استفاده کند. شاید اگر خودروی آتش‌نشانی از خیابان نوروزی به سمت محل حادثه حرکت کرده بود، به موقع به محل می‌رسید و تلاش‌ها منجر به نجات فرد می‌شد. جدای از کمبود امکانات آتش‌نشانی بحث آسیب اجتماعی و چرایی افزایش آمار مرگ‌های خودخواسته نیز موضوعی است که همچنان با انتشار اخباری از این دست بازگو و بعد از مدتی به فراموشی سپرده می‌شود. این در حالی است که برای کاهش آمار مرگ‌های خودخواسته باید سال‌ها تلاش کرد.

افکار سیاه نامردمان

البته نباید افکار سیاه برخی شهروندان را در این حادثه فراموش کرد، زیرا همین افکار جان افراد زیادی را خواهد گرفت. در پی مرگ زن شیرازی فردی با گرفتن لایو ۴۵‌دقیقه‌ای در اینستاگرام سعی در شهروند خبرنگار بودن می‌کند و از دقایق ابتدای این حادثه تا لحظات پایانی را برای فالوورهای خود به اشتراک می‌گذارد. نکته قابل تامل این تصاویر کامنت‌های زنان و مردانی است که نسبت به این حادثه از خود نشان داده‌اند. «بپر»، «زودباش بمیر»، «چرا نمی‌میره»، «کار داریم بدو بپر»؛ اینها سخنانی است که گویی از جهان دیگری به این زن گفته می‌شود. همگی یک صدا می‌گویند «بپر» که یادمان نرود شرط اول زندگی در جهان دیگر «مثل آنها مُردن» است. زن پرید. در واقع او پتک این واقعیت را روی سر ما کوباند که در چه ارتفاع پستی زیست می‌کنیم. به ما فهماند که یکی از آنهاییم یا در بهترین حالت با خود می‌گوییم که نکند یکی از آنها باشیم! البته این‌گونه سخنان ما ایرانی‌ها معطوف به همین مرگ خودخواسته نمی‌شود، بلکه در سال ۹۸ نیز پسری که قصد خودکشی از روی پل عابر را داشت، نامردمانی مثل همین‌ها از پایین با شوق و شوری پَست در انتظار پریدن او بودند و از پایین می‌خندیدند. به عقیده بسیاری از جامعه‌شناسان رفتار برخی ایرانی‌ها شوکه‌کننده شده است.

افول انسانیت

دکتر «‌علیرضا شریفی‌یزدی» روانشناس اجتماعی درخصوص دلایل و پیامدهای مرگ خودخواسته به «جهان‌صنعت» گفت: یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که بعد از رسانه‌ای شدن مرگ خودخواسته مورد بررسی قرار می‌گیرد، آمارهای رسمی مرگ‌های خودخواسته در کشور است. آمار رسمی منتشر‌شده در نیروی انتظامی نشان می‌دهد که در فاصله سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، هر سال به‌طور متوسط ۴ هزار و ۱۸۳ نفر در ایران به دلیل خودکشی جان‌شان را از دست داده‌اند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی ۵/۱ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است. این آمار نشان‌دهنده افزایش مرگ‌های خودخواسته در بطن جامعه است.

با این حال به نظرم مرگ‌های خودخواسته یک پدیده چند‌عاملی هستند و نمی‌توانیم آن را به یک عامل تقلیل دهیم. اتفاقی که برای زن شیرازی رخ داده است، به عوامل مختلفی بستگی دارد. برای واکاوی تمام ابعاد این اتفاق باید تحلیل دقیق‌تری درخصوص خانواده، محل سکونت، سوابق، سلامت روان و عواملی که زمینه بروز این موضوع را فراهم کرده، داشته باشیم. البته نباید فراموش کنیم که مرگ خودخواسته پدیده جدیدی نیست و پدیده جهانشمولی است که در جوامع مختلف رخ می‌دهد. حال به دلیل شناخته شدن این زن در رسانه‌ها اذهان عمومی نسبت به مرگ آن حساسیت بیشتری نشان دادند. اگرچه ظهور و بروز چنین رفتارهایی این پیام را هم دارد که باید در بالا بردن سواد اجتماعی و مهارت ارتباطی، کنترل خشم و سلامت روان سرمایه‌گذاری‌های بیشتری داشته باشیم؛ مواردی که تقریبا همگان از آن غافل شده‌ایم. این موارد به افراد کمک می‌کند تا دچار این نوع رفتار‌ها نشوند.

وی افزود: همچنین استفاده به موقع از منابع اجتماعی همانند صدای مشاور و اورژانس اجتماعی که البته اغلب مردم آنها را نمی‌شناسند، اما گاهی همین منابع می‌تواند جان انسانی را نجات دهد. چه‌بسا افراد به صورت جدی آنها را پیگیری نمی‌کنند. در بحث مراقبت‌های اجتماعی در اصل سلامت روان اجتماعی مد‌نظر قرار می‌گیرد. طبق گفته مادر این زن، او با همسر خود به خاطر حضانت فرزندانش اختلاف داشته است. حال اینکه چقدر این موضوع صحت داشته باشد یا خیر را نمی‌دانیم، اما موضوع اصلی همین نادیده گرفتن سلامت روان شهروندان است.

نه تنها این زن بلکه تمام افرادی که از طریق لایو اینستاگرام مرگ او را شاهد بودند و او را به مرگ تشویق می‌کردند از بیماری روانی رنج می‌برند، وگرنه هیچ انسان سالمی از مرگ انسان دیگری شاد نمی‌شود. این موضوع افول انسانیت را نشان می‌دهد؛ موضوعی که به دولت‌ها ارتباطی ندارد، انسان‌ها بد شده‌اند. اگر چه آمار خودکشی ما نسبت به جهان، بالای نیست ولی نباید ما را خوشبین کند و برای آن قدمی بر‌نداریم. چون سیستم ثبت دقیقی در این باره نداریم، هر نوع صحبت کردن درباره آمارهای سیاه اشتباه است.

جهان صنعت

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا