آب را بیش از حد مدیریت کردیم

شیوا سعیدی : مقابله با خشکسالی در شرایط کنونی ایران ساده نیست. کارشناسان راه‌حل‌های مختلفی از کاهش سدسازی گرفته تا استفاده از روش‌های نوین آبیاری ارایه می‌کنند. یکی از این روش‌های نوین، آبخوان‌داری است. به بيان ساده آبخوان‌داری به معنای تغذیه مخازن آب‌های زیرزمینی است. البته این روش مدیریتی تازه نیست و بیش از دو …

شیوا سعیدی : مقابله با خشکسالی در شرایط کنونی ایران ساده نیست. کارشناسان راه‌حل‌های مختلفی از کاهش سدسازی گرفته تا استفاده از روش‌های نوین آبیاری ارایه می‌کنند. یکی از این روش‌های نوین، آبخوان‌داری است. به بيان ساده آبخوان‌داری به معنای تغذیه مخازن آب‌های زیرزمینی است. البته این روش مدیریتی تازه نیست و بیش از دو دهه از عمر آن می‌گذرد. در کشوری که انباشت پایدار آب یک مشکل بزرگ است، استفاده از مخازن زیرزمینی یا همان آبخوان‌های درشت دانه روش مدیریتی درستی به حساب می‌آید. ظرفیت نگهداری این آبخوان‌ها به مراتب بیش از مجموع ٩٤ سد مخزنی بزرگ است. این آبخوان‌ها به راحتی قادرند تا ٤‌ میلیارد متر مکعب «هرزآب» کشور را به آبی پاک تبدیل کنند.
این شیوه نوین آنچنان پرسود قلمداد شده است که حتی سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو) آن را راهی برای نجات میلیون‌ها انسان فقیر و محروم از آب پاک در جهان می‌داند. از سوی دیگر آبخوان‌داری را همچنین در مناطق مساعد  جایگزینی مناسب برای سد می‌دانند. این درحالی است که به دلیل کمبود اعتبار این پدیده در برخی نقاط کشور که نیازمند آن بوده‌اند، اجرا نشده است؛ اما در برخی دیگر تعداد زیادی پروژه ایجاد شده است.اما به عقیده پروفسور رئیسی، استاد دانشگاه شیراز مشکل از همین جا شروع می‌شود. هر چند این شیوه با توجه به وضع اقلیمی ایران بسیار مناسب است، اما کاربرد نادرست آن و به عبارتی به کار گرفتن آن درکنار سد و روش‌های دیگر مدیریت آب، سبب شده این روش مدیریتی در ایران کارایی خود را ازدست بدهد. در همین زمینه «شهروند» با پروفسور عزت‌الله رئیسی، استاد دانشگاه شیراز گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:
برای ورود به بحث بفرمایید آبخوان‌داری به چه معنایی است؟
بنابر دانسته‌های من مقصود از آبخوان‌داری روش‌های مختلف وارد کردن آب باران و بارش‌ها به داخل زمین است. یکی از روش‌های اصلی آن تغذیه مصنوعی است که درآن سیلاب جاری شده پس از بارش  با ایجاد حفره‌هایی به عمق یک تا دو متر منحرف می‌شود. سپس آب در آن تجمیع و به تدریج وارد مخازن زیرزمینی می‌شود. بنابراین آبخوان‌داری به معنای آن است که آب را به زیر زمین بفرستیم تا تجمیع و تقویت شود.
به نظر شما استفاده از این روش در ایران کارآمد است؟
این لزوما کار بدی نیست و بسیار هم خوب و مفید است. اما ما الان دچار بحران هستیم. یعنی در حوزه آب مشکل بزرگی که داریم با ایجاد طرح تغذیه حل نمی‌شود. مشکل بزرگ ما از آن‌جا شروع می‌شود که آب را زیاد مدیریت کردیم. به عبارت دیگر سد و طرح‌های تغذیه مصنوعی و آبخوان‌های بسیاری ایجاد کردیم که باعث شده دریاچه‌های داخل کشور خشک شود. الان سال‌هاست که فریاد می‌زنیم خیلی از سدها و تغذیه‌های مصنوعی اشتباه بوده است. ما همه سیلاب‌ها را مدیریت کرده‌ایم؛ به عبارت دیگر بیش از حد مدیریت کرده‌ایم. این‌قدر در بالادست سازه ایجاد کرده‌ایم که دیگر آبخوان‌ها پر نمی‌شوند. در این حالت اگر آبخوان‌داری کنیم آبی که به دریاچه‌های پایین می‌رسید، قطع می‌شود یا تغذیه‌های مصنوعی قدیمی که ساخته شده بی‌آب می‌ماند. این درحالی است که در برخی مناطق هم سد ایجاد کردیم و هم تغذیه مصنوعی. بنابراین به محیط ضربه زده‌ایم.
چه شیوه‌ای در ایران باید اجرا شود؟
آبخوان‌داری باید در کل حوضه باشد. آب در داخل کشور مسیری را طی می‌کند. مثلا از شیراز به خلیج‌فارس می‌رود. آب در این مسیر طولانی که طی می‌کند به‌طور طبیعی یا مصنوعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این درحالی است که ما آبخوان‌داری طبیعی داشتیم. یعنی آب از روی آبرفت‌های دانه درشت یا از وسط آهک‌ها رد  و وارد زمین می‌شد. طی ١٠ تا ١٥‌ سال گذشته ما طرح‌های تغذیه مصنوعی فراوانی ایجاد کردیم؛ بنابراین آبخوان‌داری نباید به شیوه‌ای باشد که دریاچه و رودها یا سد پایین‌دست خشک شود یا جایی که به‌طور طبیعی از آب تغذیه می‌شده، بی آب شود. از سوی دیگر هم اکنون تمام رودخانه‌های بزرگ ما سد دارند. بنابراین هرگونه آبخوان‌داری و ساخت سد جدید با توجه به بحران آب، هر دو یک نقص را دارند و باید ازآنها جلوگیری شود.
نمونه‌های درست آبخوان‌داری یا سد در ایران وجود دارد؟
نمی‌توان به‌طور صد درصد دراین‌باره اظهارنظر کرد. در استان فارس و جنوب ایران هیچ سد و آبخوان کاملا مفیدی وجود ندارد. ما هرگونه آب سیلاب را مهارکردیم. دریاچه مهارلو، ارومیه، بختگان و پریشان در نتیجه اقدامات این‌چنینی خشک شده‌اند. اکنون اگر هرگونه سد یا تغذیه مصنوعی ساخته شود، باعث تسریع در روند خشک شدن دریاچه‌ها می‌شود. بنابراین در شرایط بحران چه سد چه تغذیه مصنوعی توصیه نمی‌شود.
نمونه اشتباه چطور؟
نمونه آن سد سلمان فارسی است. بیش از ٣٠‌ سال از ساخت این سد می‌گذرد؛ آن را طوری ساخته‌اند که تمام سیلاب‌ها به آن جاری شود. از سوی دیگر در بخش بالادست ١٥٠تا ٢٠٠ طرح تغذیه مصنوعی ایجاده شده است. اما باید یکی از این اقدامات انجام می‌شد و باید سد را کوتاه‌تر و کوچکتر می‌ساختیم، بنابراین بیش از حد سازه ساختیم. بیش از مقدار آب مدیریت کردیم و این مشکل را برای خودمان ایجاد کردیم.
به نظر شما راهکار خروج از این بحران چیست؟
چند راهکار برای خروج از این بحران وجود دارد. یکی از آنها کنترل چاه‌های غیرمجاز است. البته دولت چاه‌های غیرمجاز را مسدود می‌کند. ولی کار عمده دیگر مدیریت مصرف صحیح آب به‌ويژه در بخش کشاورزی است. باید مصرف آب در کشاورزی را هدایت کنیم، تبخیر را کاهش بدهیم و از پساب جلوگیری کنیم. همچنین بایستی نوع کشت را عوض کنیم و تبخیر و تعرق آب را به هر شکل ممکن کنترل کنیم. از سوی دیگر ضروری است که مدیریت آب چه درمزرعه و چه در منازل را بررسی کنیم. سرانه آب شرب در ایران ٢٥٠ لیتر در شبانه‌روز است، حال آن‌که همین شاخص برای کشورهایی که مشکل آبی ندارند ١٥٠ لیتر در شبانه‌روز است. بنابراین مدیریت باید وارد بخش مصرف شود. ما از لحاظ فرهنگی روش اشتباهی داریم. باید مدیریت وارد بخش مصرف شود. مثلا در باغ‌ها به جای آبیاری سنتی از آبیاری قطره‌ای استفاده کنیم. این روش بسیار کارآمد است. البته به شرط آن‌که زمین را توسعه ندهیم. چون اگر با اعمال شیوه آبیاری قطره‌ای زمین را گسترش دهیم، در حقیقت یعنی هیچ کاری انجام نداده‌ایم و برعکس بحران را تشدید کرده‌ایم.
به عقیده شما در بخش کشاورزی چه فعالیت‌هایی می‌توان انجام داد؟
عده‌ای معتقدند بایستی براساس درآمد برحسب متر مکعب نوع کشت محصولات را تعیین کرد. در همین روند باید بدانیم که در صورت عدم کشت محصول، هزینه واردات آن چقدرخواهد بود. در کنار این روند، مدیریت مزارع و محصولات اهمیت زیادی دارد. به عبارت دیگر باید به اندازه استفاده کشت شود؛ چون بعضی سال‌ها محصولات به قدری زیاد تولید می‌شوند که کشاورزان آنها را برداشت نمی‌کنند یا در صورت برداشت، خریداری ندارد. در کنار این موارد تغییر روش کاشت محصولات را نیز نباید از نظر دور داشت.

بررسی معضل کم‌آبی در ایران از نگاهی دیگر

جنوب ایران هیچ سد و آبخوان کاملا مفید ندارد
مشکل ایران درحوزه آب با طرح تغذیه حل نمی‌شود
آبخوان‌داری روش‌های مختلف وارد کردن آب بارش‌ها به داخل زمین است
خیلی از سدها و طرح‌های تغذیه اشتباهند
تمام رودخانه‌های بزرگ ما سد دارند
ایجاد طرح تغذیه در بالادست بسیاری از دریاچه‌ها را خشکانده است
محصولات کشاورزی به اندازه مصرف کشت شوند
تمام رودخانه‌های بزرگ سد دارند

۱۷۹/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا