چگونه صداقت را به كودكان خود بياموزيم

علي روستايي اما واقعیت این است که خیلی وقت‌ها خود والدین زمینه را برای دروغگویی فرزندان‌شان ایجاد می‌کنند. كودك در بدو زندگي چيزي درباره دروغ و دروغگويي نمي‌داند و ذاتا و فطرتا مانند ديگران پاك و منزه است. اين ما بزرگ‌ترها هستيم كه بدون اين كه در نظر بگيريم كودكي رفتارمان را زير نظر گرفته …

علي روستايي
اما واقعیت این است که خیلی وقت‌ها خود والدین زمینه را برای دروغگویی فرزندان‌شان ایجاد می‌کنند. كودك در بدو زندگي چيزي درباره دروغ و دروغگويي نمي‌داند و ذاتا و فطرتا مانند ديگران پاك و منزه است. اين ما بزرگ‌ترها هستيم كه بدون اين كه در نظر بگيريم كودكي رفتارمان را زير نظر گرفته است، دروغ مي‌گوييم و سپس كه او آموخت و به‌كار برد اين تصور در ما ايجاد مي‌شود كه او ذاتا دروغگو ست.  اگر طالب آن هستيد كه كودكي صادق و راستگو داشته باشيد ابتدا خود مرتكب دروغگويي نشويد،كودكان مقلدان بسيار قوي‌اي هستند. والدين الگوی آنانند و آنها رفتارهاي آنان را كپي‌برداري مي‌كنند. پس در صورت بروز خطا در رفتار خود، توقع نداشته باشيد كودك‌تان آن را مرتكب نشود.
در قدم دوم از خردسالي فرزندان‌تان را با مفاهيم مختلف آشنا كنيد. درباره ارزش صداقت در خانواده‌تان صحبت کنید. به آنها بگویید که این برای همه شما خیلی مهم است که بتوانید همیشه روی همدیگر برای شنیدن حقیقت، حتی اگر سخت باشد حساب کنید. بگوييد اگر بین والدین و بچه‌ها صداقت نباشد، اعتماد و نزدیکی در خانواده وجود نخواهد داشت. صداقت پایه و اساس روابط خانوادگی و اعتماد و احترام متقابل است. يادآور شويد که برای حمایت و دفاع از آنها هر کاری از دست‌تان برآید انجام می‌دهید، حتی برایشان می‌جنگید اما اگر بفهمید که به شما دروغ گفته‌اند، رابطه‌تان به کلی تغییر خواهد کرد.
هشدار بدهيد كه وقتی اعتماد از بین برود، زمان زیادی بايد گذاشت تا دوباره به وجود آيد.
راستگویی‌های کودک را تأیید و تشویق کنید. زمانی که کودک خودش کار اشتباهی را که انجام داده است و برای شما تعریف می‌کند، از او قدردانی و حمایت کنید زیرا این عمل شما، او را به راستگویی‌های بیشتر تشویق می‌کند. برای مثال، می‌توانید بگویید: «از تو متشکرم که خودت این مطلب را به من گفتی، می‌دانم که گفتن آن قدر برای تو سخت بوده است»… و آن‌گاه خودتان اوضاع را مرتب کنید. در نظر داشته باشید در این گونه موارد هیچ‌گاه با خشم، عصبانیت و ناراحتی با کودک رفتار نکنید .
اگر متوجه شديد كه كودك‌تان به هر دليل، دروغ مي‌گويد سعي كنيد كه علت آن را كشف كنيد.
مثلا اگر کودک دبستانی‌تان در امتحان دیکته تقلب کرده است، سعی کنید به‌جای این که برای او یک سخنرانی طولانی بکنید، او را تشویق کنید تا درباره عمل خود با شما صحبت کند. برای مثال، «این‌طور به نظر می‌رسد که از کاری که سر امتحان انجام داده‌ای واقعاً نگران و پشیمان هستی. تو می‌ترسیدی که من از دست تو خیلی عصبانی شوم. آیا می‌خواستی پیش دوستانت نشان بدهی که از آنها باهوش‌تری؟» بعد از چنین گفت و گویی می‌توانید با یکدیگر راه حل جدیدی برای بهتر درس خواندن  او پیدا کنید و به شكلي غير مستقيم او را نسبت به كار ناشايستش آگاه سازيد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا