والدین و مدیریت مهارت های فرزندان

بی وقفه شما را صدا زده و می خواهند آنها نیز همراه شما مشغول شوند؟ اینگونه رفتارهای فرزندان که از آن به عنوان “مزاحمت” نیز نامبرده می شود! به عنوان چالشی همواره در برابر والدین قرار دارد

مجله آنلاین موبنا – حتما تا کنون برایتان پیش آمده که مشغول کاری باشید و با حضور و پرسش های پیاپی فرزندان مواجه شوید؟ در شرایطی که بر فعالیتی متمرکز شده اید، بی وقفه شما را صدا زده و می خواهند آنها نیز همراه شما مشغول شوند؟ اینگونه رفتارهای فرزندان که از آن به عنوان “مزاحمت” نیز نامبرده می شود! به عنوان چالشی همواره در برابر والدین قرار دارد بویژه آنکه خسته و بی حوصله نیز باشند در این شرایط بعضا رفتارهای تند و خشن نیز از والدین مشاهده می شود.

اگر شرایطی نظیر آنچه که بیان شد قرار گرفته اید، این مبحث را با هم دنبال می کنیم تا به راهکارهای بهتر و منطقی تر در مواجهه با آن دست یابیم.

گام اول

 

یادآوری

پیش از هر چیز در تعامل با فرزندان باید به خاطر داشته باشیم که اینها موجوداتی کنجکاو هستند که همواره در حال اکتشاف و ذخیره سازی اطلاعات در رابطه با محیط اطراف خود هستند. حال چنانچه یک شی مثلا آچار یا یک کار مثلا تعمیر لوله یا حتی تعویض لامپ برایشان جذاب است، این یک ایراد رفتاری در نزد فرزند شما نیست و اساسا نباید اعتراضی متوجه آن ساخت. مشکل کار معمولا از آنجایی آغاز می شود که والدین یک نکته اساسی را فراموش می کنند و آن مسئولیتی است که همراه با پدر یا مادر شدن خود، پذیرفته اند.

 

گام دوم

 

بازنگری

خوب چنانچه با اصلی که در گام اول مطرح شد مشکلی نداشته باشیم، آماده ورود به مرحله دوم شده ایم. در اینجا و پیش از قرارگیری در موقعیت های تعاملی بحرانی با فرزندان، باید مقداری ذهن خود را مرور کرده و به نوعی اصل پیش گیری را مدنظر قرار دهیم. به چالش هایی که میان شما وجود داشته مقداری فکر کنید. قطعا بازهم در این موقعیت ها قرار خواهید گرفت زیرا فرزندان هم به شما علاقه دارند و ترجیح می دهند همواره کنارتان باشند و هم فوق العاده کنجکاو هستند. پس باید خود را تمرین بدهیم تا مبادا این احساس های طبیعی با رفتارهای نامناسب ناشی از خستگی و بی طاقتی هایی والدین سرکوب شود. از این رو شروع به تمرین کرده و خود را در موقعیت های مشابه تصور می کنیم. برای خود پاسخ هایی منطقی و اخلاقی آماده می کنیم(بهتر است این پاسخ ها یا همان راهکارها را روی کاغذ یادداشت کنیم) و هر روز ۳۰ دقیقه مثلا پیش از خواب آنرا با خود تکرار می کنیم.

تمرین

شاید موارد زیر به عنوان بخشی از تمرین های روزانه شما مفید باشند البته همه چیز کاملا شخصی است و بستگی به رویکرد رفتاری و اخلاقی شما دارد:

 

فراموش نمی کنم که فرزند من در چه سنی قرار دارد. نباید از او انتظار رفتاری در حد یک بزرگسال را داشته باشم.

 

فراموش نمی کنم که سرپرست فرزندم هستم و در برابر زندگی او مسئولیت هایی برعهده دارم. تامین غذا و محل زندگی تنها بخش سرپرستی نیست.

 

فرزند من کنجکاو است. این مساله ای کاملا طبیعی است و باید بخاطر آن خداوند را شکر کنم، از این رو شایسته نیست یک قابلیت خدادادی را سرکوب کنم.

 

آنچه فرزندم از من می پرسد در شکل گیری مهارت های آینده او اثر طلایی دارد. با رفتار نامناسب خود موجب تربیت فرزندانی ناکارآمد خواهم شد.

 

در مواقعی که مشغول به کاری هستم مثلا جارو زدن منزل، خودم از آنها دعوت کنم برای کمک به میدان بیایند.

 

در برابر  روش های فرزندانمان(حتی در صورتی که می دانیم نامناسب هستند) در انجام کارها مقداری اعتماد نشان دهیم. تکرار جملاتی مانند “اینطوری نه!” ، “تو نمی توانی!” و … اصلا توصیه نمی شود.

 

این تمارین محدودیتی ندارند زیرا هر بار که به سابقه ذهنی خود در تعامل با فرزندان رجوع کنید، ممکن است مواردی برای افزودن به این تمارین بیابید.

 

گام سوم

 

اجرا

طبیعی است هنگامی که انسان آماده مواجهه با یک چالش باشد، با آمادگی کامل عکس العمل بسیار بهتری را از خود به نمایش می گذارد. از این رو می توان والدین آماده را موفق تر از آن گروهی دانست که توجهی به رفتارها و پیش آمدها ندارند. به محض آنکه احساس کردید دمای بندنتان در حال افزایش است و فاصله کمی با خشمگین شدن دارید، به روش های تمرینی خود مراجعه کرده و راهکار مقابله ای مدنظر خود را انتخاب می کنید. شک نداشته باشید پس از چندبار تکرار و تمرین به تدریج مهارت شما در کنترل رفتارتان افزایش خواهد یافت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا