اثر رنگ بر عملکرد حافظه

تحقیقات نشان داده‌اند که مداخلات بالینی با استفاده از رنگ‌های متنوع، در کاهش مشکلات روان‌خوانی بیماران موثر بوده‌اند. همین روش برای بیماران مبتلا به اوتیسم نیز موردتوجه قرار گرفت. سرعت خواندن متن با صفحات رنگی توسط این بیماران تا ۳۵ درصد افزایش داشته است.

مجله آنلاین موبنا – ادراک انسانی متشکل از فرآیندهای ذهنی متفاوتی است که همگی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر به سر می‌برند. ازجمله مهم‌ترین این دسته از فرآیندها می‌توان به تمرکز، حافظه و تفکر اشاره کرد. در این میان حافظه یکی از مرکزی‌ترین فرآیندهای ذهنی محسوب می‌شود که عملکرد اصلی آن ذخیره‌سازی و بازیابی اطلاعات محیطی است. به همین دلیل است که محققان علاقه زیادی به بررسی مکانیسم‌های دخیل در تقویت حافظه دارند. برای مثال گفته می‌شود که رنگ‌ها می‌توانند به بهبود حافظه منتج شوند، اما این مسئله تا چه اندازه صحت خواهد داشت؟ در ادامه به تجزیه و تحلیل رابطه بین رنگ‌ها، تمرکز و عملکرد حافظه خواهیم پرداخت.

مفهوم حافظه و ارتباط رنگ‌ها با تقویت آن

حافظه به مجموع فرآیندهای ذهنی رمزگذاری، حفظ و بازیابی اطلاعات محیطی اطلاق می‌شود. البته مکانیسم دقیق این پروسه توسط سیستم شناختی انسان و جزئیات چگونگی انجام آن هنوز هم یکی از موضوعات ناشناخته برای محققان سراسر دنیا به شمار می‌رود. ازاین‌رو یکی از چالش‌برانگیزترین پرسش‌های عصر حاضر در زمینه مطالعات مرتبط با حافظه، روش‌های بهبود عملکرد آن خواهد بود. متغیرهای مختلفی برای کمک به عملیات ذخیره‌سازی و بازیابی اطلاعات به وسیله مغز پیشنهادشده‌اند که رنگ‌ها نیز یکی از آنها محسوب می‌شوند.

اعتقاد بر این است که رنگ مهم‌ترین تجربه بصری انسان به شمار می‌رود. رنگ‌ها به عنوان یک کانال اطلاعاتی قدرتمند به سوی سیستم شناختی مغز انسان عمل کرده و نتایج تحقیقات مختلف نیز حاکی از آن است که می‌توانند نقش موثری بر بهبود عملکرد حافظه به همراه داشته باشند. رنگ‌ها مفهومی بسیار مهم در آموزش، بازاریابی، ارتباطات و حتی موفقیت‌های ورزشی محسوب می‌شوند. برای مثال یک مطالعه بازاریابی نشان داده است که رنگ می‌تواند تا ۸۰ درصد محبوبیت یک برند را افزایش دهد. به همین علت است که در بیشتر تبلیغات موثر، از رنگ‌های متنوع در قالب عنصری حیاتی استفاده می‌شود. رنگ‌بندی حرفه‌ای و اصولی قادر به اثرگذاری بر روند تصمیم‌گیری مشتریان خواهد بود و می‌تواند این امر را تسهیل کند. مردم به آگهی‌های رنگی تا ۴۲ درصد بیشتر از آگهی‌های تبلیغاتی ساده جذب می‌شوند. این آمار مهر تاییدی بر اهمیت رنگ‌ها در افزایش تاثیر عمومی یک پیام خواهد بود. این موضوع در حیطه آموزش و پرورش نیز صدق خواهد کرد. توانایی‌های شناختی دانش آموزان شامل درک صحیح آنها از درس آموخته شده، قابلیت تمرکز و توجه، تفکر و همچنین به یادآوردن مطالب است. در این راستا باید از یک سری استراتژی‌های تسهیل‌کننده بهره‌برداری کرد که رنگ‌بندی برنامه‌ریزی‌شده صفحات کتب درسی یکی از آنها خواهد بود.

البته تاثیر ارزشمند رنگ‌ها بر عملکرد حافظه به موارد مذکور محدود نمی‌شود. از نظر بالینی، مداخلات ویژه مرتبط با رنگ‌ها می‌توانند برای مقابله با مشکلات مربوط به حافظه مانند اختلال در یادگیری یا اوتیسم نیز استفاده شوند. در صورت استفاده از رنگ‌ها در روند درمانی، بیمار می‌تواند بهتر و با سهولت بیشتری برنامه آموزشی موردنظر را دنبال کند. برای مثال می‌توان به خوانش پریشی یا دیسلکسی اشاره کرد. خوانش پریشی اصطلاحی است که برای معلولیت آموزشی به کار می‌رود. بدین معنا که فرد در روان‌خوانی و یا درک مطلب دچار مشکل است. تحقیقات نشان داده‌اند که مداخلات بالینی با استفاده از رنگ‌های متنوع، در کاهش مشکلات روان‌خوانی بیماران موثر بوده‌اند. همین روش برای بیماران مبتلا به اوتیسم نیز مورد توجه قرار گرفت. سرعت خواندن متن با صفحات رنگی توسط این بیماران تا ۳۵ درصد افزایش داشته است. شاید متعجب شوید اما جادوی رنگ‌ها برای بیماران آلزایمری هم کارگشا بوده است. هرچند اثرگذاری نسبی در این مورد نیز گزارش شده است، اما به منظور تایید قطعی باید تحقیقات بیشتری در خصوص ارتباط میان رنگ‌ها و بیماری آلزایمر انجام شود. نشانه‌های رنگی می‌توانند در بهبود حافظه کوتاه مدت در بیماران آلزایمری نقش داشته باشند.

اثر رنگ بر عملکرد حافظه

مطالعه ارتباط عمیق میان رنگ‌ها و تقویت حافظه سابقه‌ای طولانی مدت دارد. به‌عنوان‌مثال تحقیقی در سال ۱۹۷۶ صورت گرفت که نتیجه آن بسیار جالب بود. آگهی‌های رسانه‌ای با طراحی رنگی می‌توانستند تمرکز و عملکرد حافظه را تا اندازه قابل‌ملاحظه‌ای تحت‌الشعاع خود قرار دهند. از آن زمان تاکنون کارهای تجربی بیشتری برای بررسی تاثیر رنگ بر فرآیندهای شناختی به انجام رسیده است.

ساختار حافظه انسان به‌طورمعمول برای ذخیره‌سازی اطلاعات در حالت کوتاه مدت و همچنین بلندمدت طراحی‌شده است. این ماهیت دوگانه توسط دانشمندان مختلفی موردتوجه قرارگرفته است. در این میان می‌توان به مفهوم حافظه اولیه و ثانویه که به وسیله ویلیام جیمز معرفی شد، اشاره کرد. درست مانند آنچه در یک سیستم کامپیوتری معنا می‌یابد، حافظه اولیه مرکز ذخیره‌سازی اطلاعات به شمار می‌رود و حافظه ثانویه همچون فاکتوری کمکی عمل می‌کند. اطلاعاتی که میزان مشخصی از توجه و بازیابی را دریافت کنند درنهایت به حافظه کوتاه مدت منتقل می‌شوند. حال اگر نیاز به ذخیره‌سازی دائمی وجود داشته باشد، اطلاعات موردنظر به حافظه بلندمدت ارسال خواهند شد. به نظر می‌رسد که هر نوع فعالیت پردازشی مهم در زمینه ذخیره‌سازی و یا بازیابی اطلاعات، با انتقال آنها از حافظه کوتاه مدت به بلندمدت در ارتباط باشد. علاوه بر این محققان معتقد هستند که فرآیندهای دخیل در حافظه از خود ساختار آن اهمیت بیشتری دارند. فرض بر این است که هر چه سطح فرآیند پردازشی اطلاعات بالاتر باشد، به حافظه پایدار و طولانی مدت تری نیز نیاز خواهد بود. به‌بیان‌دیگر اطلاعات (ورودی‌های محیطی) درنتیجه مراحل قابل‌توجهی از پردازش و دسته‌بندی، آماده ذخیره‌سازی در حافظه بلندمدت می‌شوند. ازاین‌رو مهم است که ورودی محیطی یا همان اطلاعات تا چه اندازه قابلیت جلب توجه فرد را داشته باشد. به همین دلیل است که از رنگ‌ها به عنوان فاکتوری اثرگذار بر تقویت حافظه یاد می‌کنند. رنگ می‌تواند سطح تمرکز را تغییر دهد و از این طریق منتج به تحریک حسی شود. بدین ترتیب کنترل فرآیندهای دخیل در حافظه انسان را به دست خواهد گرفت.

هرچه فرد توجه بیشتری به یک محرک خاص نشان دهد، به همان نسبت نیز شانس محرک برای ذخیره‌سازی در حافظه دائمی یا همان حافظه بلندمدت بالاتر خواهد رفت. رنگ‌ها می‌توانند در جلب توجه فرد نقشی کلیدی ایفا کنند. ثابت‌شده است که رنگ‌های گرم مانند قرمز، زرد و نارنجی در مقایسه با رنگ‌های سرد مانند قهوه‌ای و خاکستری قدرت بیشتری در جذب مخاطب خواهند داشت. در تحقیقی برای مقایسه اثرگذاری اشکال و رنگ‌ها از چندین نفر داوطلب استفاده شد. در مرحله اول دو جسم انتخاب شدند که رنگ یکسانی داشتند اما از نظر شکل ظاهری متفاوت بودند. در مرحله دوم برعکس گام قبلی عمل شد. جالب است بدانید که شرکت‌کنندگان تفاوت در رنگ اجسام را سریع‌تر از شکل ظاهری آنها تشخیص دادند. نتیجه این مطالعه حاکی از آن است که رنگ‌ها قابلیت بیشتری برای به دام انداختن توجه و تمرکز در اختیار دارند.

رنگ‌ها نه‌تنها با تقویت حافظه در ارتباط هستند، بلکه بر احساسات انسانی نیز تاثیرگذار خواهند بود. برای مثال مشخص‌شده که رنگ سبز با عواطفی همچون آرامش، شادی، راحتی، صلح، امیدواری و هیجان همراه است. این در حالی است که رنگ سیاه یادآور ناراحتی، افسردگی و عصبانیت است. ترکیب رنگ‌ها نیز یکی دیگر از عواملی است که بر توجه تاثیر می‌گذارد. انتخاب ترکیب درست از آنجایی مهم است که منتج به تولید تضاد بیشتر می‌شود. پیش‌بینی‌شده است که سطوح تضاد بالاتر می‌توانند به نحو موثرتری توجه فرد را به خود جلب کنند. برای مثال محرکی که یک زمینه قرمز رنگ با نوشته‌های سفید داشته باشد، تضاد خوبی را به نمایش می‌گذارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا