الزامات توسعه صنعت بیمه در ایران؛ فراتر از بازاریابی و مشتری‌جویی

رویکرد آینده‌گریز جامعه، جذابیت سود بانکی و سرمایه‌گذاری‌های راکد از یک سو و خمودگی فعالان صنعت بیمه از سوی دیگر مانع توسعه بیمه‌های غیراجباری بوده‌اند.

نگاه اقتصادی، محمدعلی دیانتی‌زاده «الخیر فی ما وقع»، «هرچه پیش آید خوش آید»، «چنان به که امشب تماشا کنیم؛ چو فردا شود فکر فردا کنیم»، «مگو فردا که فردا کس ندیده‌ست»، … . ضرب‌المثل شدن این عبارات و اشعار و استفاده مکرر از آن‌ها در زبان فارسی بدون در نظر گرفتن ریشه و شأن بیانشان، بر رویکردی نزدیک‌اندیش، کوته‌نگر و آینده‌گریز دلالت می‌کند.

این رویکرد، چالشی است در راه شکل‌گیری یک عزم همگانی و اراده جمعی برای جبران پیشاپیش ضررها، زیان‌ها و خساراتی که احتمال دارد در آینده دور یا حتی لحظه‌ای دیگر در انتظار ما باشد، آن هم در کشوری که میزان مرگ‌ومیر ناشی از سوانح رانندگی، آلودگی هوا، بلایای طبیعی، سکته و سرطان نسبت به متوسط جهانی بالاست.

بنا بر همین رویکرد، در ایران به‌جز بیمه‌های درمان و بازنشستگی که خارج از صنعت بیمه و در قالب شرایط قانونی استخدام دولتی و خصوصی تعریف شده‌اند و نیز بیمه شخص ثالث اتومبیل که بیمه‌ای اجباری است، انواع دیگر بیمه‌نامه‌ها با اقبال عمومی مواجه نیستند.

در مواردی نیز که تلاش شده است با تعاریفی همچون بیمه «عمر و سرمایه‌گذاری» منافع کوتاه‌مدتی نیز برای بیمه‌گذاران در نظر گرفته شود، باز هم سود سپرده‌گذاری‌های بانکی و سرمایه‌گذاری‌های راکد در اقتصاد توسعه‌نیافته ما از یک‌سو و خمودگی بیمه‌گران در اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی از سوی دیگر مانع از استقبالی در خور از سوی مردم بوده است.

وگرنه انجام سرمایه‌گذاری مناسب و سودآور، داشتن آرامش خاطر در زندگی، امنیت مالی و مصونیت در برابر تورم، راحتی، آسایش و تامین آتیه خانواده، داشتن دوران بازنشستگی رویایی و نگرانی نداشتن برای دوران از کارافتادگی، داشتن اندوخته‌ای برای آینده فرزندان و پرداخت بی‌دغدغه هزینه‌های تحصیل و ازدواج آن‌ها، داشتن بیمه‌های مکمل درمان و… مزایایی نیستند که کسی مایل به برخورداری از آن‌ها نباشد.

با این رویکرد، بیمه عمر و سرمایه‌گذاری تنها یک قرارداد بیمه‌ای برای پرداخت سرمایه در صورت فوت به بازماندگان نیست بلکه متضمن تامین امکاناتی ضروری و فراهم آوردن شرایطی متنوع برای سرمایه‌گذاری نیز هست که با افزودن یک برنامه سرمایه‌گذاری سیستماتیک به بیمه عمر بلندمدت، چه در کشورهای دارای شاخص درآمد سرانه بالا و چه در کشورهای با شاخص درآمد پایین هر روز با استقبال بیش‌تری مواجه می‌شود.

از این رو ‌ضروری است که چه بیمه مرکزی و چه شرکت‌های بیمه، ‌نه‌تنها برای توسعه کسب‌وکار خود بلکه برای فراگیری پوشش انواع بیمه در کشور به‌عنوان یکی از زیرساخت‌ها و شاخص‌های توسعه، وظیفه و مسئولیت خود را بسیار فراتر از مشتری‌جویی و بازاریابی ببینند و به سمت اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی با همکاری رسانه‌ها حرکت کنند.

در این صورت مردم نیز به بیمه عمر و سرمایه‌گذاری به‌عنوان یکی از ابزارهای تامین مالی خانواده و یکی از بهترین بازارها برای سرمایه‌گذاری نگاه خواهند کرد و پیشرفت مداوم و سالیانه سرمایه بیمه‌ای خود را به‌عنوان تدبیری برای عقب نماندن از تورم برخواهند گزید تا هم برای امروز و هم برای فردای خود و خانواده خویش کارساز باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا