سید فرید موسوی / دکترای مدیریت، دانشگاه تربیت مدرس: مواردی چون تورم و بیکاری بسیار بالاتر از میانگین جهانی، رفاه اجتماعی نامطلوب، به همراه کسری بودجه تقریباً دائمی در چند دهه گذشته نمایانگر شاخص های نامناسب اقتصاد کلان در ایران است.
از طرف دیگر رتبه ۱۱۸ در فضای کسب و کار از میان ۱۸۹ کشور جهان برای ایران طبق گزارش ۲۰۱۶ بانک جهانی ، نشان دهنده وضعیت آشفته اقتصاد خرد است.
بنابراین با توجه به عدم کارایی سیستم فعلی، بهبود یا در صورت نیاز تجدید پیکربندی امور اقتصادی ضروری است؛ اما پیش از آن باید ساختار کنونی ِ این اقتصاد بررسی و نقاط آسیب پذیر و فرآیند حاصل شدن نتایج زیان بار آن کشف شده تا تعیین شود که ساختار اقتصادیِ حال حاضر را باید تقویت کرد یا این که نیاز به بازسازی و یا دوباره بنا نهادن دارد.
زیر بنای نظری برنامه ریزی در ایران
طبق قانون بودجه سال ۱۳۹۴با توجه به وابستگی تاریخی بین تولید ناخالص داخلی و درآمد های نفتی، اثر بالای نوسانات قیمت نفت در تغییر تراز تجاری کشور و سهم بیش از ۳۰درصد در تأمین منابع بودجه کشور میتوان نتیجه گرفت مدل توسعه استفاده شده در گذشته و امروز ایران، الگوی رشد و توسعه نامتوازن از طریق استراتژی یک بخش پیشرو، ارائه شده توسط هیرشمن در ۱۹۵۸ است و طبق آن بخش پیشرو و نامتوازن در اقتصاد ایران نفت است. در این استراتژی بخش قویتر در یک اقتصاد (که در ایران بخش نفت است) موتور محرک ِ اقتصاد شده و باید بقیه بخش ها را از طریق خود به سطح قابل قبولی برساند.
مشکلات برآمده از توسعه بر مبنای نفت
همانطور که گفته شد انباشت سرمایه که ناشی از نفت است، مهمترین آیتم توسعه ایران در حال حاضر است که با توجه به مشکلات اقتصادی فراوان و وضعیت نامطلوب کیفیت اداره جامعه و شاخص های نامناسب کلان و خرد که نام برده شد، ناموفق بوده است. گواه این مدعا مقایسه وضعیت قیمت نفت و کیفیت اداره کشور است؛ بر همین اساس به طور موردی می توان بر نحوه مدیریت بر این ساختار اشاره کرد؛ با این میزان وابستگی به نفت، هرگاه بهای نفت بالاتر رفته شاهد وضعیت مناسبتری در ساختار اقتصادی کشور نبودهایم. به طور مثال در قیمت نفت بالاتر از ۶۰ دلار رتبه ۱۴۴ در فضای کسب و کار در جهان برای ایران کسب می شود.
رتبه کنونی با وجود کاهش قیمت نفت به میزان ۵۰ درصد، ۲۶ رتبه از آن دوران بهتر است. به گفته محمد باقر نوبخت در همایش نفت دموکراسی و توسعه در تاریخ ۲۲/۹/۱۳۸۷در سال قبل از آن نیز سهم بیش از ۶۵درصد در تأمین منابع بودجه عمومی کشور نشان از ناتوانی دولت و مجلس در مدیریت و نظارت بر بخش های اقتصادی داشت. وابستگی به نفت علاوه بر عدم کارایی و موفقیت سیستم مبتنی بر نفت، ناهنجاریها و تأثیرات منفی فراوان نیز بر پیکره ی تمامی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور از این طریق وارد آورده است.
لزوم مدیریت و نظارت توانمند بر ساختار اقتصادی
مسائل طرح شده بالا نشان می دهد، مدیریت بر بخش های اقتصادی در جهت نیل به توسعه بر پایه پذیرش شرایط موجود کشور و وابسته به قیمت نفت بوده است؛ سهم مالیات در تامین بودجه بیش از آنکه برآمده از عزم سیستم در عدم وابستگی به نفت بوده باشد، ناشی از عدم توان دولت در محقق کردن درآمدها از طریق نفت بوده است. بنابراین به نظر می رسد با توجه به الگوهای رشد و توسعه اقتصادی بر پایه منابع انسانی میتوان با مدیریتی بهینه و ضابطهمند به سوی اقتصادی متوازن، توسعه یافته و پیشرفته سریعتر گام برداشت. با تغییر دولت گام هایی در جهت کاهش تورم و بیکاری البته بدون ایجاد دستکاری در آمار و ارقام برداشته شد علاوه بر آن بهبود اندک فضای کسب و کار، ایجاد ثبات اقتصادی بیشتر و در نتیجه کاهش ریسک سرمایهگذاری ثمرات این تغییرات در قوه مجریه است. بهبود ۶ پله ای ایران در گزارش سازمان شفافیت بین الملل در فسادزدایی از رتبه ۱۳۶ به ۱۳۰ در شاخص ادراک فساد در میان ۱۶۸ کشور و بهبود نمره آزادی اقتصادی در گزارش بنیاد هریتیج هر چند دورنمای خوبی را میتواند نوید دهد، اما نیاز است بستری نیز برای اجرای سیاستهای دولت از طریق قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای آن فراهم شود. این بستر باید از طریق ایجاد مجلسی همراه با دولت و ثمره ی آن برجام شکل بگیرد؛ مجلسی که با مدیریت خود با جلوگیری از بیانات احساسی و دور از منطق مدیریتی و اقتصادی سد راه سیاستهای دولت نشود. مجلسی که راه هزینه های بیحساب و کتاب و غیر صیانتی از بیت المال را با قانونگذاری ببندد.
۱۷۹/