روایت مصطفی مستور از نویسندگی

مستور گفت: کار داستان‌نویس چیست؟ ساده‌ترین پاسخ این است که داستان بنویسد. نوشتن داستان یعنی خلق کردن داستان، متولد کردن داستان. داستان موجود زنده‌ای است که باید زیبا و باهوش متولد شود.

موبنا – مصطفی مستور در نشستی با دانشجویان صرب از چگونگی کار نویسندگی گفت.

در این نشست که روز پنج‌شنبه ششم آبان‌ماه با حضور دانشجویانی که زبان فارسی را به عنوان واحد انتخابی می‌گذرانند در حاشیه برگزاری شصت و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب بلگراد در دانشکده فیلولوژی دانشگاه بلگراد برگزار شد، این نویسنده و مترجم در سخنانی گفت: شیمبورسکا می‌گوید اگر قرار باشد از زندگی شاعران فیلم تهیه کنیم خسته‌کننده خواهد بود. آدمی روی کاناپه دراز کشیده، روی کاغذ چند سطری می‌نویسد و شعری می‌گوید. یک ساعت بی‌حرکت می‌ماند، بعد چند سطر را خط می‌زند، دوباره بی‌حرکت می‌ماند. این توصیفی است که درباره داستان‌نویس هم می‌توان کرد. زل می‌زند به صفحه کامپیوتر، یک ساعت یا بیشتر و بعد ممکن است دو سطر بنویسد و بعضی وقت‌ها سطری را حذف کند. مثلا ممکن است یک داستان ۹۰ صفحه‌ای ۱۷ ماه وقت من را بگیرد.

او با بیان این‌که توضیح درباره این کار کسالت‌بار و خسته‌کننده شاید کمی سخت باشد اظهار کرد: سلینجر جمله‌ای دارد درباره رمان‌های خوب. می‌گوید رمان خوب چیزی است که وقتی می‌خوانی دوست داری تلفن را برداری و زنگ بزنی به نویسنده‌اش ولی به نظر من داستان خوب آن است که وقتی آن را خواندید دوست داشته باشید تلفن را بردارید و به شخصیت‌های داستان زنگ بزنید. شخصت‌های داستان از خود نویسنده‌ها جذاب‌تر هستند. با همه این‌ها سعی می‌کنم گزارشی از کار کسالت‌آور آدم‌های غیرجذاب ارائه بدهم.

مستور در ادامه گفت: کار داستان‌نویس چیست؟ ساده‌ترین پاسخ این است که داستان بنویسد. نوشتن داستان یعنی خلق کردن داستان، متولد کردن داستان. داستان موجود زنده‌ای است که باید زیبا و باهوش متولد شود. بعضی داستان‌ها در بدو تولد ناقص‌الخلقه هستند یا مرده به دنیا می‌آیند. یعنی ظاهرشان داستان است ولی روح ندارند. بعضی داستان‌ها زنده هستند ولی عمرشان خیلی کوتاه است و زود می‌میرند. چرا بعضی داستان‌ها بعد از ۲۰۰ – ۳۰۰ سال هنوز زنده هستند و هنوز از خواندن‌شان لذت می‌بریم؟ مثلا «مردگان» جویس، «بانو و سگ ملوسش» از چخوف، «آدم‌کش»های همینگوی، «آدم خوب کم گر میاد» از فلانری اوکانر. در این داستان‌ها چه هست که بعد از سال‌ها هنوز زنده هستند؟ این داستان‌ها زنده هستند چون زندگی می‌کنند، روح دارند و حرف می‌زنند. حرف‌شان هنوز زنده است. حرف‌شان را می‌شنویم و لذت می‌بریم. اما حرف‌شان چیست؟

این داستان‌نویس افزود: آدم‌ها با هر دین و مذهبی و با همه اختلافات، در چیزهایی مشترکند. همه عاشق می‌شویم، غمگین می‌شویم، بیمار می‌شویم، می‌ترسیم، گاهی احساس تنهایی می‌کنیم و… . این‌ها چیزهایی است که بین آدم ۳۰۰ سال پیش و آدم ۲۰۰ سال بعد مشترک است و نویسنده‌ای هوشمند است که به این چیزها می‌پردازد. اما نویسنده‌ها چه وقت کار می‌کنند؟ نویسنده‌ها همیشه دارند کار می‌کنند؛ بخصوص و اغلب وقتی نمی‌نویسند. برای نوشتن داستان باید ساعت‌ها فکر کرد و زندگی کرد و فکر کردن وقت نوشتن به کار آدم نمی‌آید. درست مثل متولد شدن یک بچه که خیلی اتفاقات باید قبلش بیفتد تا در زمان بخصوصی متولد شود. نویسنده ممکن است در خواب هم در حال کار باشد.

نویسندگی غواصی کردن در خود آدم است، خیره شدن به صحنه‌هایی است که آدم در حالت عادی دوست ندارد به آن‌ها نگاه کند. تمرکز روی مرگ، بیماری و… . آدم دوست ندارد در زندگی به این‌ها بپردازد. نویسنده وقتی در جمعی هست انگار دارد تنها زندگی می‌کند. یک جورهایی از بقیه متفاوت است. این تفاوت اصلا خوب نیست. انگار از لذت‌های خوب زندگی لذت نمی‌برد. این چیزی نیست که نویسنده خودش انتخاب کرده باشد. این به شکل طبیعی در نویسنده وجود دارد. نوشتن اصلا سرگرمی نیست. وقتی از داستایوفسکی اثری درباره مرگ می‌خوانید یادتان باشد که او را تا پای اعدام بردند. یا یکی از بهترین داستان‌های جنگ متعلق به سلینجر است که خودش در جنگ جهانی دوم حضور داشته. کارور به بهترین شکل به عشق، طلاق و الکل پرداخته و خودش درگیر این‌ها بوده است.

مستور در ادامه متذکر شد: هر جای داستان درخشان‌تر باشد و خواننده بیشتر لذت ببرد نویسنده بیشتر رنج کشیده است. نویسندگی کار خیلی جالبی نیست. یوسا می‌گوید می‌نویسم چون شاد نیستم. نوشتن در بدترین حالت نوعی سرگرمی است. در بهترین حالت می‌تواند کاری عمیقا انسانی باشد؛ به اشتراک گذاشتن رنج‌های نویسنده با دیگران جوری که خواننده احساس کند در رنج‌هایی که می‌کشد تنها نیست.

این نویسنده در پایان این نشست که با حضور محسن سلیمانی رایزن فرهنگی ایران در صربستان همراه بود به پرسش‌های حاضران پاسخ داد و با روایت نویسنده شدنش به این موضوع اشاره کرد که اولین داستانش در مجله‌ای منتشر شده که سلیمانی از مسؤولان آن بوده است.

او گفت مهندس بوده که به روستایی دورافتاده می‌رود و دیدن و اتفاق افتادن مسائلی که او را تحت تاثیر قرار می‌دهد باعث می‌شود داستان بنویسد.

همچنین نسیم مرعشی داستان‌نویس که در جلسه حضور داشت شماره‌ای از مجله «داستان» را معرفی کرد که به ادبیات منطقه بالکان می‌پرداخت.

سعید صفری استاد زبان فارسی دانشگاه بلگراد نیز با اشاره به ترجمه نشدن ادبیات معاصر ایران به زبان صربی و با اشاره به کتاب‌های مصطفی مستور، ابراز امیدواری دانشجویانی که زبان فارسی می‌خوانند طوری پیش بروند که این کتاب‌ها را ترجمه کنند.

 منبع: ایسنا

Mobna-Telegram

دکمه بازگشت به بالا