سه ستونی که پادشاهی عربستان سعودی بر آن بنا شده است

موبنا – به کتاب «عربستان بدون پادشاهان» که فرد هالیدی در سال ۱۹۷۴ منتشر شد اشاره شده است؛ کتابی که در آن هالیدی با در نظر گرفتن ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عربستان سعودی از فروپاشی این رژیم سخن گفته است. در این مطلب آمده است: سه رکن کلیدی وجود دارد که عربستان سعودی بر …

موبنا – به کتاب «عربستان بدون پادشاهان» که فرد هالیدی در سال ۱۹۷۴ منتشر شد اشاره شده است؛ کتابی که در آن هالیدی با در نظر گرفتن ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عربستان سعودی از فروپاشی این رژیم سخن گفته است.

در این مطلب آمده است:

سه رکن کلیدی وجود دارد که عربستان سعودی بر آن استوار است و به عربستان اجازه می دهد تا نقش خود را در منطقه بازی کند. نخست، تسلط فرزندان آل سعود بر سیاست عربستان است. خانواده آل سعود در واقع یک الیگارشی است که سلطه مطلقی بر عربستان دارد و به وسیله اجماعی از شخصیت های ممتاز قادر به تسلط بر چشم انداز سیاسی شبه جزیره عربستان شده اند. گفته می شود که عبدالعزیز بن سعود ۷۰ فرزند داشته است.

پسران و نوادگان او از یک هسته ۲۰۰ نفری تشکیل می شوند که در دایره قدرت سعودی قرار دارند. برآورده ها نشان می دهد که کل مردان قبیله آل سعود چیزی بیشتر از ۷ هزار نفر هستند. این به خانواده آل سعود اجازه می دهد تا کنترل بسیاری از پست های کلیدی شبه جزیره را در دست بگیرند و تمام سطوح دولتی را در اختیار داشته باشند. وزارتخانه های کلیدی و همچنین ۱۳ فرمانداری منطقه ای همواره برای خانواده آل سعود محفوظ بوده است.

ستون دوم، یک شبکه حمایتی گسترده از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار مکتب وهابیت است که در قرن هجدهم یک پیمان متقابل با آل سعود برای تقسیم قدرت منعقد کردند. آل سعود اقتدار خود را با ازدواج های زیادی بین خود و وهابیون حفظ کرده است. وهابی ها نه تنها مروج این ایده که خاندان آل سعود مدافعان اسلام هستند، بوده اند، بلکه در جایی که مردم انتقادی بر سیاست های آل سعود داشته اند، آن ها با استفاده از صدور فتوا در مقابل دگراندیشان، انتقادها را سرکوب می کردند. به عنوان مثال در طول تحولات منجر به انقلاب های عربی، مفتی اعظم عربستان سعودی فتوایی را در مخالفت با درخواست های مردمی و تظاهرات صادر کرد و شدیداً مخالفان داخلی را نیز تهدید نمود.

ستون سوم و نهایی سعودی ها، ثروت نفتی این کشور است که همه آن متمرکز در دست خانواده آل سعود و خانواده های معدود دیگری است. در اختیار داشتن بزرگترین میدان نفتی جهان به این خانواده اجازه ایجاد و حفظ شبکه های حامی جهت کمک به ساختن پیوندهای قبیله ای را می دهد. هر یک از اعضای خانواده آل سعود مقرری مشخصی بنا به موقعیت خانوادگی خود دریافت می کند. عربستان سعودی روابط خارجی اش را برای محافظت و توانمندتر کردن اعضای خانواده حاکم(خانواده عبدالعزیز) و خاندان آل سعود به عنوان یک کل ایجاد کرده است.

اخیراً سرویس سرمایه گذاری مودی با بررسی وضعیت فعلی اقتصاد عربستان، دورنمایی از اقتصاد عربستان ارائه داده و با توجه به شاخص های مختلفی، چشم انداز خوبی برای اقتصاد این کشور در نظر نگرفته است. هم اکنون بسیاری از کارشناسان پرسیدن این سوال را آغاز کرده اند که آیا ما شاهد تحقق تز هالیدی مبنی بر شبه جزیره بدون سلطان های فاسد و واپسگرا خواهیم بود؟

ابراهیم کازرونی(عراقی الاصل) و پرنس راب، دو تن از اساتید مطالعات بین المللی دانشگاه دِنوِر به عنوان نویسندگان این مطلب معتقدند که سه متغیر مشخص باعث فروپاشی عربستان سعودی در آینده ای نه چندان دور خواهد شد. آن ها در این مطلب به یکی از این سه متغیر یعنی اقتصاد اشاره کرده اند.

عربستان سعودی بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و عواید حاصل از آن منبع اصلی درآمدهای پادشاهی است. سعودی ها در طول چند سال گذشته از تمام ظرفیت خود برای پمپاژ نفت در سطح بی سابقه ای جهت حفظ تعادل پرداخت ها در سطح قابل کنترلی استفاده کردند. تا آنجایی که نرخ تولید بیشتر از تقاضا شد نیز سعودی ها همچنان به تولید نفت بیشتر از ظرفیت بازار ادامه دادند. به همین دلیل مشکلات عمده ای ناشی از این چرخه معیوب تولید مداوم بیش از ظرفیت برای سعودی ها به وجود آمده است.

بر اساس تحقیقات صورت گرفته در ژورنال علوم نفتی و مهندسی، عربستان سعودی طی سال های آینده به یک بیشینه نرخ تولید نفت دست خواهد یافت، اما طی دهه آینده شاهد کاهش شدید صادرات خود خواهد بود. بر اساس این تحقیقات، تولید صادرات نفت عربستان در سال ۲۰۲۸ به شدت کاهش خواهد یافت که تنها ۱۳ سال به این موعد زمان باقی مانده است.

عامل کلیدی دیگر در اینجا، جابجایی و انتقال از تولید برای مصرف داخلی به جای تولید برای صادرات است. بنا به مدل صادرات نفتی طراحی شده توسط جفری جی برون، زمین شناس موسسه نفتی تگزاس، و دکتر سم فوچر، مسئله تعیین کننده در افزایش میزان صادرات تنها افزایش نرخ تولید نفت نیست، بلکه توانایی در هدایت میزان تولید به صادرات در سایه میزان مصرف داخلی یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده در حجم صادرات یک کشور محسوب می شود. این بدان معناست که درآمد عربستان سعودی که ۸۰ درصد آن را صادرات نفت تشکیل می دهد روز به روز رو به کاهش است. رشد جمعیت عربستان یکی از عوامل افزایش مصرف داخلی و کاهش درآمدهای نفتی خواهد بود.

تحقیقات نشان می دهد که جمعیت عربستان سعودی از ۲۹ میلیون فعلی به ۳۶ میلیون در سال ۲۰۳۰ خواهد رسید. در حال حاضر عربستان بزرگ ترین مصرف کننده نفت در منطقه است به گونه ای که تقاضای داخلی در این کشور در پنج سال گذشته ۷.۵ درصد صعود کرده است.

با افزایش جمعیت، سهم تقاضای داخلی سایه خود بر تولید نفت این کشور را گسترش خواهد داد و طی ۱۰ سال آینده ظرفیت صادرات نفت این کشور به شدت تحت تأثیر این مسئله افت خواهد کرد.

یکی دیگر از چالش های اقتصادی عربستان، آماده شدن برای اقتصاد پسا نفتی است. بسیاری از کشورها بعد از تلاش برای خارج کردن خود از عدم وابستگی به منبع با ارزش طبیعی همانند نفت، با مشکلات زیادی مواجه شدند و یا دچار ورشکستگی شدند. اگرچه عربستان سعودی اعلام کرده به دنبال طرح هایی برای انتقال درآمدهای خود از نفت به منابع دیگری است اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد عربستان سعودی نمی تواند با موفقیت از اعتیاد نفتی اش خارج شود.

مشکل بعد، افزایش استقراض و بدهی های عربستان است. سعودی ها در حال افزایش استقراض خود هستند که این امر به رشد بدهی های این کشور طی سال های آینده خواهد انجامید، این در حالی خواهد بود که درآمد نفتی این کشور همچنان کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، ادامه حمایت های مالی عربستان سعودی برای ترویج ایدئولوژی وهابیت و کمک به سازمان های تروریستی روز به روز از حجم ذخایر ارزی و درآمدهای این کشور کم خواهد کرد.

عربستان سعودی با رکود شدید اقتصادی روبرو است و به همین دلیل قیمت های گاز، نفت و برق را افزایش داده و دولت رفاهی که عربستان همواره دنبال آن بوده در حال برچیده شدن است که این مسئله خطر ناآرامی های عمومی در عربستان را گسترش خواهد داد.

در نهایت باید به کاهش حجم ذخایر ارزی عربستان سعودی اشاره کرد. حجم ذخایر ارزی عربستان از ۷۳۷ میلیارد دلار در آگوست سال ۲۰۱۴ به ۶۷۲ میلیارد دلار در ماه می سال جاری رسید به گونه ای که به طور متوسط ماهانه ۱۲ میلیارد دلار از این ذخایر کاسته شده است.

با این روند تا سال ۲۰۱۸ جهان شاهد کاهش ذخایر ارزی عربستان به زیر ۲۰۰ میلیارد دلار خواهد بود، عاقبتی که با تغییر در بازارهای مالی جهانی می تواند زودتر از این موعد نیز اتفاق بیفتد و روند دود شدن سرمایه های این کشور را تشدید کند.

بنابراین، با توجه به کاهش درآمدهای نفتی عربستان سعودی طی ۱۲ سال آینده، افزایش بدهی ها و استقراض این کشور و کاهش شدید ذخایر ارزی، چه اتفاقی ممکن است برای پادشاهی مطلقه سعودی ها اتفاق بیفتد؟ نویسندگان این مطلب با توجه به تز فرد هالیدی، معتقدند آینده عربستان سعودی چیزی جز فروپاشی نخواهد بود.

 منبع: تابناک 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا