متهم: زودتر قصاصم کنید

موبنا -شامگاه شنبه مأموران كلانتري خزانه از درگيري خونين مرد ۲۶ ساله‌اي با مرد ۵۳ ساله‌اي در حوالي خيابان مسجد با خبر و راهي محل شدند. بررسي‌‌هاي اوليه نشان داد اين درگيري بين دو مرد همسايه رخ داده است كه در جريان آن مردي ۵۳ ساله به نام حميد با ضربات ميله آهني پيام به …

موبنا -شامگاه شنبه مأموران كلانتري خزانه از درگيري خونين مرد ۲۶ ساله‌اي با مرد ۵۳ ساله‌اي در حوالي خيابان مسجد با خبر و راهي محل شدند. بررسي‌‌هاي اوليه نشان داد اين درگيري بين دو مرد همسايه رخ داده است كه در جريان آن مردي ۵۳ ساله به نام حميد با ضربات ميله آهني پيام به شدت زخمي و به بيمارستان هفت تير منتقل شده است. در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت، ظهر روز يك‌شنبه به مأموران خبر رسيد حميد بر اثر شدت جراحات در بيمارستان فوت كرده است.

پس از مرگ حميد پرونده وارد مرحله تازه‌اي شد و تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي به دستور قاضي مدير روستا بازپرس ويژه قتل دادسراي جنايي تهران وارد عمل شدند. نخستين بررسي‌ها نشان داد قاتل چند ساعت بعد از حادثه خودش را به كلانتري مشيريه معرفي كرده است. پس از اين متهم براي بازجويي به دادسراي جنايي منتقل شد. وي در بازجويي‌ها به قتل مرد همسايه اعتراف كرد و مدعي شد مقتول زنش را فريب داده و همين موضوع باعث درگيري مرگبار آنها شده است.صبح ديروز متهم براي دومين بار به شعبه ششم بازپرسي دادسراي جنايي منتقل شد و از سوي بازپرس مدير روستا مورد بازجويي قرار گرفت. وي گفت: من قصد قتل حميد را نداشتم و اين حادثه فقط يك اتفاق بود. الان هم دوست دارم هر چه زودتر قصاصم كنند.

همسرم را كه دختر عمويم است، خيلي دوست دارم و مطمئن هستم او هم مرا دوست دارد، اما مقتول او را فريب داده بود. مدتي قبل وقتي دخترم را به بيمارستان بردم با مقتول آشنا شدم. او خدماتي بيمارستان بود و به همسرم پيشنهاد داده بود يكي از واحد‌هاي ساختمان محل زندگي‌شان كه خالي است، اجاره كنيم و بدين ترتيب همسايه هم شديم. وقتي سكته كردم و خانه‌نشين شدم به رفتارهاي همسرم مشكوك شدم تا اينكه روز حادثه داخل رم گوشي قبلي همسرم با صداي ضبط شده همسرم و حميد كه در فروشگاهي در حال خريد لباس بودند، روبه‌رو شدم. روز حادثه همسر و دخترم شهرستان بودند كه ساعت ۹ شب حميد را جلوي خانه ديدم و با او درگير شدم. ابتدا خواستم با او حرف بزنم، اما او مرا هل داد و زمين خوردم. پس از اين ميله آهني كه روي زمين بود، برداشتم و چند ضربه به سرش كوباندم و بعد با خودروي عبوري به پاركي رفتم و ساعتي بعد هم خودم را به مأموران پليس معرفي كردم.

متهم پس از بازجويي به دستور قاضي مدير روستا براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.

 منبع: جوان 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا