اسیدپاشی معمایی در کوی فراز

موبنا- ساعت ١٤: ٠١ بامداد روز سه‌شنبه پسر جوانی درحالی‌که صورت و بدنش به‌شدت سوخته بود، با یک خودروی ٢٠٦ به بیمارستان مدرس تهران مراجعه کرد. او که به‌شدت مورد حمله اسیدی قرار گرفته بود، پس از مراجعه به بیمارستان بلافاصله بستری شد. درحالی‌که معاینات انجام می‌شد دقایقی بعد دختر جوان دیگری نیز که به …

موبنا- ساعت ١٤: ٠١ بامداد روز سه‌شنبه پسر جوانی درحالی‌که صورت و بدنش به‌شدت سوخته بود، با یک خودروی ٢٠٦ به بیمارستان مدرس تهران مراجعه کرد. او که به‌شدت مورد حمله اسیدی قرار گرفته بود، پس از مراجعه به بیمارستان بلافاصله بستری شد. درحالی‌که معاینات انجام می‌شد دقایقی بعد دختر جوان دیگری نیز که به همان شکل با اسید سوخته بود به همین بیمارستان مراجعه کرد. حال پسر جوان وخیم‌تر بود و شدت سوختگی‌اش هم بیشتر از دختر جوان بود.

پس از انجام معاینات اولیه و مشخص شدن سوختگی آنها با اسید آن هم به یک شکل، مسئولان بیمارستان در تماس با پلیس آنها را در جریان این ماجرا قرار دادند. بلافاصله ماموران کلانتری ولنجک برای بررسی موضوع و انجام تحقیقات راهی بیمارستان شدند. با حضور ماموران پلیس در بیمارستان پس از معاینات لازم، زمانی‌ که این دختر و پسر ٢٥ ساله شرایط لازم برای صحبت کردن را پیدا کردند، اظهارات متفاوتی را در مورد این اسیدپاشی پیش روی ماموران قرار دادند.

اسیدپاشی از سوی یک آشنا

پسر جوان به نام میلاد که تمام صورت و قسمتی از پشتش دچار سوختگی با اسید شده بود، در اظهارات نخست خود به پلیس گفت: «من و سمیرا عاشق هم هستیم و قصد داشتیم با هم ازدواج کنیم. دیشب او در خانه من میهمان  و یکی از دوستانمان هم آنجا بود. نیمه‌های شب بود که با دوستم جروبحث کردیم و او روی ما اسید پاشید. بعد از آن هم فرار کرد. الان هم اصلا از او خبری نداریم و نمی‌دانم چرا دست به چنین کاری زد.»

دختر مورد علاقه‌ام مرا مورد اسیدپاشی قرار داد

میلاد در ادامه اظهاراتش را تغییر داد و این‌بار داستان دیگری را پیش‌روی ماموران قرار داد. وی گفت: «من و سمیرا سه سالی می‌شد که با هم ارتباط داشتیم؛ همدیگر را دوست داشتیم و می‌خواستیم با هم ازدواج کنیم. شب حادثه سمیرا به خانه من آمد و با هم صحبت کردیم. بعد از کمی صحبت سر مسأله‌ای با هم درگیر شدیم. این درگیری ادامه پیدا کرد تا این‌که با هم قهر کردیم. اما پس از چند دقیقه با هم آشتی کردیم و مشکلمان حل شد.

من هم به اتاقم رفتم تا بخوابم. دقایقی بعد درحالی‌که خوابم برده بود، ناگهان با احساس سوزشی روی صورتم از خواب پریدم. وقتی بیدار شدم سمیرا را بالای سرم دیدم که ظرف اسید را که کنار تختم بود، برداشته و روی صورتم پاشیده است. خیلی شوکه شدم و همان لحظه می‌خواستم ظرف اسید را از او بگیرم ولی در این درگیری او روی خودش هم اسید پاشید.»

شکایت متفاوت

این اظهارات درحالی بود که دختر جوان با شکایت از میلاد او را عامل این اسیدپاشی معرفی کرد و به ماموران گفت: «من و میلاد مدتی قبل با هم آشنا شدیم و قصد داشتیم با هم ازدواج کنیم. شب حادثه او در خانه خودشان با من قرار گذاشت که سر موضوعی با هم جروبحث کردیم. میلاد نیت بدی در مورد من داشت و من هم وقتی متوجه شدم او چه نیتی در مورد من دارد، به‌شدت عصبانی شدم و مخالفت کردم که اين موضوع منجر به درگيري ميان ما شد. در ادامه دعوای ما شدید شد. این درگیری آن‌قدر ادامه پیدا کرد که درنهایت میلاد اسید را برداشت و به سمت من حمله کرد. او می‌خواست مرا بترساند.

برای همین این بطري حاوی اسيد که در سرويس بهداشتي خانه وجود داشت را برداشت. در اين بين ناگهان اسيد به صورت من پاشيد و  از ناحيه صورت و گردن مصدوم شدم. من هم شروع کردم به درگیری که در اين کش‌مکش، اسيد به صورت و گردن میلاد نيز پاشيده شد و هر دو به يک شکل مجروح شدیم.

در ادامه من و میلاد با آب سرد سر و صورت سوخته خود را شست‌وشو دادیم و قرار گذاشتیم براي اينکه ردي از اين ماجرا برجاي نماند هر کدام به يک بيمارستان جداگانه در تهران مراجعه کنیم. به همين دلیل هر دو خود را با خودروي پژو ٢٠٦  میلاد از منطقه کوي فراز به بيمارستان مدرس رساندیم و قرار گذاشتیم من، خود را با يک تاکسي به بيمارستان امام خميني برسانم اما راننده تاکسي با توجه به وخامت حال من ترجيح داد مرا به نزديک‌ترين بيمارستان يعني همان مدرس برساند.

که پس از حضور من مسئولان بیمارستان با پلیس تماس گرفتند و موضوع را اطلاع دادند.» پس از اظهارات متفاوت این دختر و پسر، شهریاری، رئیس دادسرای جنایی تهران درباره این پرونده به «شهروند» گفت: «از آنجا که این دختر و پسر هر دو از هم شاکی هستند و اظهارات متفاوتی را مطرح کرده‌اند، هر دو در بیمارستان تحت نظر هستند تا پس از بهبودی لازم، برای انجام تحقیقات تکمیلی به دادسرا منتقل شوند.»

منبع:روزنامه شهروند

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا