كشف جسد برهنه پسر جوان در اتاقش

با وجود آنكه متهم در تمام مراحل بازجويي، اتهام قتل را انكار كرده است اما كارآگاهان پليس آگاهي تهران بزرگ در تحقيقات خود سرنخ‌هايي به دست آورده‌اند كه وقوع قتل از سوي او را ثابت مي‌كند. مهم‌ترين كشف پليس به رديابي گوشي همراه متهم برمي‌گردد كه نشان مي‌دهد او دقيقا در لحظه وقوع قتل، در …

با وجود آنكه متهم در تمام مراحل بازجويي، اتهام قتل را انكار كرده است اما كارآگاهان پليس آگاهي تهران بزرگ در تحقيقات خود سرنخ‌هايي به دست آورده‌اند كه وقوع قتل از سوي او را ثابت مي‌كند. مهم‌ترين كشف پليس به رديابي گوشي همراه متهم برمي‌گردد كه نشان مي‌دهد او دقيقا در لحظه وقوع قتل، در خانه مقتول حضور داشته است. براساس كيفرخواست صادره از سوي دادستاني، تصاوير دوربين‌هاي مداربسته ايستگاه متروي دروازه دولت نيز ساعاتي قبل از حادثه، متهم و مقتول را هنگام پياده شدن از قطار نشان مي‌دهد.

متهم، مردي ٣٢ ساله است كه از زمان كشف جسد در ٢٨ آبان ٩٢ تحت تعقيب پليس قرار گرفت و مدتي بعد دستگير شد. او در بازجويي‌ها مدعي آشنايي چند دقيقه‌اي با مقتول در مترو شده و گفته است: «من كفش خريد و فروش مي‌كنم. آن روز هم به تهران آمده بودم تا كفش بفروشم. براي رفتن به خيابان فردوسي سوار مترو شدم. آنجا پسري جوان – مقتول – به من نزديك شد و خودش را ماساژور معرفي كرد.

وقتي كمي با هم حرف زديم، گفت آشنايان زيادي در كار كفش دارد و مي‌تواند به من كمك كند. شماره همراهم را گرفت. با هم سوار قطار شديم. چند دقيقه بعد متوجه شدم كه به شكل خيلي عجيبي به من نگاه مي‌كند. وقتي به ايستگاه دروازه دولت رسيديم، هر دو پياده و از هم جدا شديم. وقتي از مترو بيرون آمدم با من تماس گرفت و پيشنهاد غيراخلاقي داد. من هم گوشي را قطع كردم و پس از سر زدن به چند مغازه، دو روز بعد به سلماس برگشتم.»

اعترافات متهم در تناقض با مدارك پليسي، به خصوص اطلاعات به دست آمده از رديابي گوشي همراه او است كه نشان مي‌دهد در لحظه وقوع قتل در خانه مقتول بوده است. در بررسي صحنه جرم نيز وسايلي مربوط به انحرافات جنسي به دست پليس افتاده است. همزمان خواهر مقتول نيز به كارآگاهان گفت كه برادرش يك ساعت قبل از حادثه با او تماس گرفته و با حالت پريشاني صحبت كرده است.

او گفت: «من آن‌زمان با حسين – مقتول – زندگي مي‌كردم. روز حادثه، طرف‌هاي ساعت پنج بعد از ظهر حسين به من زنگ زد با صداي خيلي ناراحتي پرسيد كجايم. وقتي گفتم سر كارم، ‌گوشي را قطع كرد. دو ساعت بعد كه كارم تمام شد به خانه برگشتم. به محض ورود به خانه ديدم در باز است. كفش‌هاي حسين هم به اطراف پرتاب شده بود. از دور به داخل نگاه كردم. پاي حسين را ديدم. وقتي جلوتر رفتم ديدم برهنه است و از دهانش كف بيرون آمده. جيغ كشيدم. همسايه‌ها آمدند و پليس را خبر كردند.»

سرانجام با مدارك به دست آمده، پرونده در پليس آگاهي مختومه و با صدور كيفرخواست «قتل عمد» براي تعيين حكم به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده ارسال شد. روز گذشته اما جلسه رسيدگي به پرونده در حالي در اين شعبه برگزار شد كه خانواده مقتول تقاضاي قصاص كردند و متهم بار ديگر خود را بي‌گناه دانست. در ابتداي جلسه، مادر مقتول گفت: «متهم، قاتل پسر من است. او بايد كشته شود. من خون پسرم را با هيچ چيزي عوض نمي‌كنم.»

پس از او نوبت به متهم رسيد. مرد ٣٢ ساله كه پيش از اين دو بار به اتهام نزاع منجر به جرح به زندان افتاده بود اما بار ديگر اتهامات خود را انكار كرد و گفت: «من اصلا مقتول را نمي‌شناسم و نخستين بار هم در همان بازجويي‌ها از كشته شدن او باخبر شدم. روز حادثه وقتي به من زنگ زد و پيشنهاد غيراخلاقي داد، گوشي را قطع كردم و پس از دو روز به خانه‌ام در سلماس برگشتم.

من بي‌گناهم و روحم از اين ماجرا بي‌خبر است.» متهم در حالي اتهام قتل را انكار كرد كه در برابر سوال رييس دادگاه درباره وجود رد تلفن همراهش در خانه مقتول پاسخ نامشخصي داد و گفت: «من براي معامله كفش به تهران آمده بودم. آن روز تمام مغازه‌هاي اطراف فردوسي و دروازه دولت را گشتم. من قاتل نيستم.» با ثبت دفاعيات متهم، رييس دادگاه پايان جلسه رسيدگي را صادر كرد و با دو مستشار ديگر وارد شور شد. اگر آنها حكم اعدام صادر كنند و خانواده مقتول رضايت ندهند، متهم در يك قدمي چوبه‌دار قرار خواهد گرفت.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا