اعتراف به قتل‌های سریالی زنان سالخورده

این پرونده جمعه گذشته پیش‌روی پلیس ابرکوه قرار گرفت. آن روز مرد میانسالی به مراجعه با پلیس ابرکوه از ناپدیدشدن مادر ٧١ساله خود خبر داد. این مرد در شکایتش به ماموران گفت: «مادر پیرم به نام سروناز به همراه برادر معلولم در یک خانه زندگی می‌کنند اما از ٢٤ساعت گذشته مادرم از خانه بیرون رفته …

این پرونده جمعه گذشته پیش‌روی پلیس ابرکوه قرار گرفت. آن روز مرد میانسالی به مراجعه با پلیس ابرکوه از ناپدیدشدن مادر ٧١ساله خود خبر داد. این مرد در شکایتش به ماموران گفت: «مادر پیرم به نام سروناز به همراه برادر معلولم در یک خانه زندگی می‌کنند اما از ٢٤ساعت گذشته مادرم از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است. هرچه با او تماس گرفتم و منتظر شدم تا به خانه برگردد، فایده‌ای نداشت تا این‌که متوجه شدم او به‌طور مرموزی ناپدید شده، برای همین تصمیم به شکایت گرفتم.»

پس از اعلام این شکایت موضوع در دستورکار ماموران قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی پیرزن ٧١ساله آغاز شد و ماموران به پیگیری این ماجرا پرداختند. درحالی ‌که تجسس‌ها در این رابطه ادامه داشت، پلیس شهرستان تفت جسد پیرزنی حوالی قبرستان این شهر را کشف کرد. بلافاصله تیم جنایی در محل کشف جسد حاضر شده و تحقیقات خود را دراین‌باره آغاز کردند. در ادامه مشخص شد که هویت مقتول به نام سروناز است و او از روز پنجشنبه مفقود شده است.

پزشک جنایی نیز پس از معاینه جسد علت مرگ پیرزن ٧١ساله را خفگی اعلام کرد. بنابراین مشخص شد که این زن میانسال همان زن ناپدید شده، است. در ادامه ٣روز پس از کشف جسد در تحقیق از اهالی محل مشخص شد که مقتول آخرین‌بار سوار خودروی نیسان یکی از اهالی به نام حسن شده است. با شناسایی هویت حسن مشخص شد او از سارقان سابقه‌دار است و در پرونده‌اش چندین سابقه سرقت وجود دارد. بنابراین حسن خیلی زود ازسوی پلیس شناسایی و دستگیر شد. مرد میانسال بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و درنهایت به قتل اعتراف کرد.

او درباره انگیزه خود از جنایت گفت: «مشکلات مالی زیادی داشتم. آن‌قدر زیاد بود که نمی‌دانستم باید چکار کنم. برای همین تصمیم گرفتم سرقت کنم اما هنوز نمی‌دانستم که با چه شیوه‌ای دزدی کنم تا این‌که درنهایت تصمیم گرفتم از پیرزن‌ها سرقت کنم چون آنها طلاهای زیادی به همراه داشتند. نخستین‌بار روز حادثه سروناز را دیدم و او را سوار خودروام کردم. پس از این‌که به یک جای خلوت رسیدیم، سروناز را با چادرش خفه کرده و طلاهایش را سرقت کردم. بعد از آن هم جسدش را به شهرستان تفت بردم و در قبرستان رها کردم.»

پس از اعتراف این مرد به قتل پیرزن ٧١ساله، ماموران در بررسی پرونده‌های جنایی متوجه قتل پیرزن دیگری در شهر ابرکوه شدند. بررسی‌ها نشان می‌داد ٤٥روز قبل زن ٦٩ساله‌ای که به همراه همسرش، سرایدار یک خانه ویلایی بودند، قربانی سرقت طلا شده است. تحقیقات از شوهر مقتول نشان داد که او زمانی که از چرای گوسفندان به خانه آمده با جسد غرق به خون همسرش در اتاقک سرایداری، روبه‌رو شده است.

ماموران که احتمال می‌دادند این قتل نیز کار حسن باشد، به تحقیق از او پرداختند و مرد میانسال به قتل زن سرایدار نیز اعتراف کرد و گفت: «این زن نیز دومین طعمه من بود. حتی علاوه بر این دونفر هم قصد داشتم برای به دست آوردن طلای پیرزنان، چند قتل دیگر نیز انجام دهم اما پس از دومین جنایت شناسایی و دستگیر شدم.»
سرهنگ کمالی درباره این پرونده به خبرنگار میزان گفت: «با اعترافات عامل قتل دو پیرزن، او صحنه‌های قتل را بازسازی کرد.

۱۷۶/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا