ماده ۲۴۲ در دادگاهها هم قابل اعمال است
عبدالرحيم دادگرنيا/ رئيس شعبه۳۰ دادگاه تجديدنظر استان تهران به قلم آقاي نعمت احمدي، وكيل محترم دادگستري در پاسخ به سوال یکی از دانشجويانش انتشار یافته بود که نگارنده مقاله پس از ذكر مقاله و نیز پس از ذكر فوائد ورود مطبوعات و رسانهها به روند دادرسي در محاكم كه نتيجه آن ارتقای اطلاعات حقوقي عامه …
عبدالرحيم دادگرنيا/ رئيس شعبه۳۰ دادگاه تجديدنظر استان تهران
به قلم آقاي نعمت احمدي، وكيل محترم دادگستري در پاسخ به سوال یکی از دانشجويانش انتشار یافته بود که نگارنده مقاله پس از ذكر مقاله و نیز پس از ذكر فوائد ورود مطبوعات و رسانهها به روند دادرسي در محاكم كه نتيجه آن ارتقای اطلاعات حقوقي عامه خواهد بود به مقررات ماده ۲۴۲ قانون آيين دادرسي كيفري پرداخته و عقيده دارند مقررات ماده مرقوم، مربوط به دادسرا و مرحله تحقيقات مقدماتي است و به محض خاتمه يافتن تحقيقات و توجه اتهام به متهم ديگر موجبي براي بازداشت موقت باقي نمانده و بايد قرار صادره فك و به قرار ديگري تبديل شود. در خاتمه چنين نتيجهگيري كردهاند كه دادسرا آخرين مرحلهاي است كه بايد تكليف قرار بازداشت موقت را مشخص كند و وقتي قرار مجرميت و به تبع آن كيفرخواست صادر شد، ديگر موجبي براي ادامه بازداشت موقت باقي نخواهد ماند و ادامه بازداشت موقت پس از صدور كيفرخواست را فاقد محمل قانوني تلقي و سپس مقاله را به پايان بردهاند.
براي تبيين موضوع و احراز اين امر كه صدور قرار بازداشت موقت و ادامه و ابقای آن پس از صدور كيفرخواست در جرائم موضوع مواد ۲۳۷ و۳۰۲ قانون آيين دادرسي كيفري محمل قانوني دارد يا خير، بايد بدوا علت و علل صدور قرار تامين و شرایطي كه موجبات صدور قرار بازداشت موقت را ايجاب ميكند روشن شود. قرار تامين عليالاصول به منظور دسترسي به متهم و حضور به موقع وي در مراجع قضايي و جلوگيري از فرار و پنهان شدن او و تضمين حقوق بزهديده و جبران ضرر و زيان وي صادر ميشود (ماده ۲۱۷ قانون آيين دادرسي كيفري) قرار بازداشت موقت شديدترين قرار تامين كيفري است كه وفق مقررات ماده ۲۳۸ قانون مرقوم ، صدور آن منوط به وجود شرائطي است از جمله الف: آزاد بودن متهم موجب از بين رفتن آثار و ادله جرم يا موجب تباني با متهمان ديگر يا شهودو مطلعان واقع شود.يا سبب شود شهود از ادای شهادت امتناع ورزند ب: بيم فرار يا مخفي شدن متهم باشد و به طريق ديگري نتوان از آن جلوگيري كرد. پ: آزاد بودن متهم مخل نظم عمومي، موجب به خطر افتادن جان شاكي، شهود يا خانواده آنها و خود متهم باشد. پرواضح است كه چنانچه قرار بازداشت موقت به لحاظ وجود شرایط مرقوم يا احد از آن شرایط صادر شود و پرونده پس از پايان تحقيقات مقدماتي و صدور كيفرخواست با همين وضعيت به دادگاه ارسال شود و شرایط مقرر در ماده ۲۳۸ يا احد از آنها منجمله بيم فرار و پنهان شدن متهم كماكان به قوت خود باقي باشد دادگاهي كه پرونده جهت محاكمه به آن شعبه ارجاع شده است در صورت انقضای بيش از دوماه از تاريخ صدور قرار بازداشت موقت يا رعايت مقررات قسمت اخير ماده ۲۴۲ قانون آيين دادرسي مكلف به ابقای قرار بازداشت موقت صادره خواهد بود زيرا علت و شرطي كه موجب صدور قرار بازداشت موقت شده است از بين نرفته و كماكان به قوت خود باقي است و فك قرار بازداشت و تبديل آن به قرار ديگري موجبات فرار و پنهان شدن متهم بالاخص متهم تبعه خارجي كه مجازات قانوني جرم ارتكابي وي سلب حيات باشد فراهم خواهد نمود. در اين رابطه ميتوان به مقررات تبصره ۲ ذيل ۲۴۴ و مقررات ماده ۲۴۶قانون آيين دارسي كيفري استناد کرد وفق مقررات ماده اخيرالذكر در مواردي كه پرونده متهم در دادگاه مطرح شده و از متهم قبلا تامين اخذ نشده يا تامين قبلي منتفي شده باشد و جرم ارتكابي از جمله جرایم مندرج در مواد ۳۰۲ و۲۳۷ قانون فوقالذكر باشد و شرایط مقرر در ماده ۲۳۸آن قانون موجود باشد دادگاه مكلف به صدور قرار بازداشت موقت و در صورت تداوم آن شرایط مكلف به ابقای قرار بازداشت موقت صادره پس از مضي مهلت مقرره قانوني خواهد بود. نتيجه اينكه مقررات ماده ۲۴۲ قانون آيين دادرسي كيفري در دادگاهها هم قابل اعمال است.
۱۷۹/