شهرِ «تاب‌آور» کجایی؟

|  بیژن یاور  |   استاد دانشگاه و عضو همکار انستیتو مدیریت‌بحران کشورهای جنوب آفریقا (DMISA)| گاهی‌اوقات شاهد این هستیم که با کاهش شدید دما، فشار گاز افت می‌کند و بر اثر این افت فشار گاز و به‌دلیل عدم پیش‌بینی لازم، نیروگاه سیکل ترکیبی تأمین برق برای مدتی از کار می‌افتد و در این حال ناگهان …

|  بیژن یاور  |   استاد دانشگاه و عضو همکار انستیتو مدیریت‌بحران کشورهای جنوب آفریقا (DMISA)|
گاهی‌اوقات شاهد این هستیم که با کاهش شدید دما، فشار گاز افت می‌کند و بر اثر این افت فشار گاز و به‌دلیل عدم پیش‌بینی لازم، نیروگاه سیکل ترکیبی تأمین برق برای مدتی از کار می‌افتد و در این حال ناگهان برق قطع می‌شود و به‌دلیل قطع برق در برخی نواحی مرتفع که آب می‌بایستی پمپاژ شود، آب نیز قطع شود. در این مثال می‌بینیم که عدم‌تدارک لازم برای شرایط اضطراری و درنظرنگرفتن مدیریت خطرپذیری چگونه باعث می‌شود تا با یک کاهش دمای ناگهانی در زمستان، گاز، برق و آب به فاصله کوتاهی ازهم قطع شده و وسایل گرمایشی برقی و گازی نیز بلااستفاده می‌شود. در ادامه برای بازکردن موضوع در این خصوص مثالی ساده در حد واحدی از یک پلاک‌ثبتی می‌زنیم. فرض کنید در خانه‌ای برق قطع می‌شود. پس از این رخداد ساده، شاهد این هستیم که سیستم‌های روشنایی، گرمایشی، آب(در ساختمان‌های بلندمرتبه) و سایر موارد قطع شده و از کار می‌افتد. اما در گذشته چنین اتفاقی نمی‌افتاد. آیا مدرنیته تاثیری معکوس در تاب‌آوری دارد؟ این‌جاست که پارادوکس مدرنیته و تاب‌آوری مطرح می‌شود. نتیجه این‌که همان‌طوری که می‌بینیم در گذشته سیستم‌ها از هم منفک و مجزا بودند، حال آن‌که امروز شاهد این هستیم که سیستم‌ها (سیستم‌روشنایی، سیستم‌تهویه و به‌طورمثال گرمایش، سیستم‌آبرسانی که در ساختمان‌های بلند با پمپاژ با استفاده از برق صورت می‌پذیرد و بسیاری از موارد دیگر) به‌صورت هدفمند و با برنامه از پیش تعیین‌شده دارای یکپارچگی خاصی شده‌اند و همه سیستم‌ها به‌راحتی قابلیت تفکیک‌پذیری ندارند. امروزه تکنولوژی، یکی از فرزندان مدرنیسم است. اما مسأله مهم در این خصوص این‌که آسیب‌شناسی استفاده از تکنولوژی و در مقیاس کلان آن مدرنیسم، به‌خوبی صورت نپذیرفته است. مساله‌ای که در این‌جا مطرح می‌شود، مسأله فرهنگ است که در مقیاس سکونتگاه‌های شهری، فرهنگ‌شهری نامیده می‌شود. شاید مثالی دیگر بتواند ما را بیشتر با این دغدغه و چالش یا بهتر بگوییم پارادوکس آشنا کند.
تلفن‌های‌همراه‌هوشمند امروزه ابزاری توانمند برای کمک به‌انسان‌ها است اما در کنار آن نیز مشاهد می‌کنیم، این ابزار که برای هدف اصلی برقراری ارتباط و مکالمات تلفنی در گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفته است، امروزه نه‌تنها به‌عنوان وسیله ارتباطی بلکه به‌عنوان کارت‌اعتباری پرداخت، مسیریابی، تلویزیون، رادیو و بسیاری از موارد دیگر مورداستفاده قرار می‌گیرد. اما مسأله این‌که چون فرهنگ استفاده از آن به‌خوبی طراحی نشده، مشکلات مختلفی را در محیط‌های گوناگون فراهم آورده است ازجمله: ایجاد فردگرایی (Individualism) و انزواطلبی، بروز مشکلات فیزیولوژیکی ازقبیل بیماری‌های ستون‌فقرات، چشمی، سوء‌هاضمه و سایر موارد.
شهرهای هوشمند امروزی نیز از این امر مستثنی نیستند. تکنولوژی مدرن باعث شده که قطارهای با سرعت بسیار بالا و روی میدان مغناطیسی در حداقل زمان ممکن، حداکثر تعداد نفرات را به نقطه‌ای دور دست جابه‌جا کنند اما اگر خدای ناکرده بر اثر زلزله، میدان مغناطیسی قطع شود، قطار مذکور با سرعت بالای خود تبدیل به موشکی می‌شود که همه‌چیز را از بین خواهد برد؟ یا این‌که سیستم‌هایی وجود دارد که قطار مذکور را با رعایت سیستم ایمنی مسافران در حداقل زمان ممکن متوقف می‌کند؟ این همان پارادوکس مدرنیته و تاب‌آوری است. اما مسأله اصلی چیست؟ آیا مشکل ما تقابل مدرنیسم و تاب‌آوری یا پارادوکس این‌دو است که به‌صورت فرهنگی خاص تظاهر پیدا می‌کند؟ یا مشکلات به‌وجود آمده در کلانشهرهای امروزی منشأ دیگری دارد؟ بله مشکل دیگری وجود دارد و آن چیزی نیست جز انسان بی‌فکر و روزمره که تصمیم‌گیری را به شرایط واگذار کرده است و فرهنگ نامتناسب شهری را به‌وجود آورده. برای همین است که امروزه ما به معنای واقعی شهر تاب‌آور نداریم.
خب ابتدا ببینیم تاب‌آوری چیست! تاب‌آوری و «بازگشت‌پذیری»، «مقاومت» و نیز «پایداری»،  عبارت است از ظرفیت یک نظام یا سیستم، جامعه یا اجتماعات به‌طور بالقوه در مواجهه با خطرها برای سازگاری از طریق مقاومت و ایستادگی یا ایجاد تغییرات به منظور تداوم و نیل به سطحی قابل‌قبول از عملکرد و ساختار. این نکته از طریق میزان و درجه‌ای که نظام‌اجتماعي قادر به سازماندهی خود (Organizing Itself) برای افزایش ظرفیت به‌منظور فراگیری از بحران‌های گذشته جهت حفاظت بهتر در آینده و بهبود تدابیر کاهش خطرپذیری است، سنجیده و شناخته می‌شود.
امروزه واژه تاب‌آوری (که برگرفته از واژه لاتین: «Resalire» به‌معنای:«[چون فنر] به عقب بازگشتن» است) در زبان تخصصی بسیاری از رشته‌ها از روانشناسی تا اکولوژی، واژه‌ای مهم شده‌است. متاسفانه تعریف قابل‌قبول عمومی، جامع و متفق‌القولی درخصوص تاب‌آوری که بتواند بین کلیه رشته‌ها استفاده شود، وجود ندارد.
پایداری عبارت است از توانايي يك سيستم، اجتماع يا جامعه در معرض مخاطرات، براي مقاومت، جذب، وفق و بازتوانی اثرات ناشي از مخاطره به‌صورت كارآمد و به‌موقع، ازجمله از طريق حفاظت و بازسازي ساختارها و عملكردهاي اساسي و ضروري خود.
پايداري، برگشت‌پذیری یا تاب‌آوری به معني توانايي «مقاومت در برابر» يا «توان تاب‌آوري، برگشت‌پذیری، پایداری و تحمل از» يك‌شوك است. پايداري يك جامعه در برابر حوادث خطرناك بالقوه زماني تعيين مي‌شود كه جامعه منابع لازم را دراختيار دارد و قادر به سازماندهي خود، هم قبل و هم در زمان‌هاي نياز است.
تعریف دیگری درخصوص تاب‌آوری، این واژه را چنین معرفی می‌کند:
«تاب‌آوری جامعه، توانایی و قابلیت، پیش‌بینی خطرپذیری، محدود کردن تاثیرات (منفی) و بازگشت سریع
از طریق بقاء، سازگاری و انطباق، تکامل تدریجی و رشد در برابر تغییرات آشفته و سرکش است.»
در تعریفی دیگر تاب‌آوري به مفهوم توان آمادگي براي مقاومت دربرابر بحران، برنامه‌ريزي براي تحمل آن، بازسازي و بازتواني بعد از آن و انطباق موفقيت‌آميز با پيامدهاي آن، به‌كار گرفته شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.
خلاصه آن‌که تاب‌آوري از دیدگاه علوم‌شهری به مفهوم  توان آمادگي براي مقاومت در برابر شرایط اضطراری، برنامه‌ريزي براي تحمل آن، بازسازي و بازتواني بعد از آن و انطباق موفقيت‌آميز با پيامدهاي آن در محدوده و مجتمع زیستی تحت‌عنوان شهر بوده و مورد استفاده قرار می‌گیرد. از آن‌جایی‌ که شهرها روزبه‌روز درحال گسترش و تحول هستند و تکنولوژی‌های پیچیده در شهرها درحال توسعه است، توجه به فرهنگ استفاده از این تکنولوژی‌ها در محیط شهری از اهمیت خاصی برخوردار است که می‌بایستی مورد توجه مدیریت شهری قرار گیرد تا از این رهگذر سودجویان نتوانند به بهانه اعمال تکنولوژی جدید، آن را به‌صورت نامناسب اجرا کنند و این مطلب در آینده مشکل‌ساز شود. به‌طورمثال در مبحث تکنولوژی ساخت‌وساز، زمانی که ساخت ساختمان‌های اسکلت‌فلزی رواج یافت، شاید این تکنولوژی در دوران خود طرفداران زیادی پیدا کرده و درحال‌حاضر نیز طرفدارانی دارد اما نکته مهم این است که آیا فقط تکنولوژی به‌خودی‌خود در ایجاد شرایط اضطراری تأثیر دارد یا نحوه اجرا نیز اهمیت دارد؟ بله، نحوه اجرا نیز مهم است. اما این مشکل اصلی نیست و مشکل اصلی، رویکرد و رفتار انسان‌ها (به‌عنوان طراح، سازنده، ناظر و… ) است که نتیجه را مثبت یا منفی می‌کند.

همان‌طوری که قبلا نیز به آن اشاره شد و در عمل نیز می‌توانیم مشاهده کنیم، به نظر می‌رسد که شهر حقیقتا تاب‌آور، وجود ندارد و شهرها نسبت به تدابیری که تابه‌حال در نظر گرفته‌اند تاب‌آور در نظر گرفته می‌شوند. عامل اصلی عدم‌تاب‌آوری رفتار نامتناسب انسانی است. به‌دلیل مشکلات پیش‌آمده در شهرها و در راستای پاسخگویی به این مشکلات اجرایی و نه‌تنها مقاوم‌سازی آنها، در‌ سال ٢٠١٠میلادی با محوریت دفتر استراتژي بین‌المللی سازمان‌ملل‌متحد براي کاهش خطرپذیري بلایا (UNISDR) تجربه شهرداران کلانشهرهای جهان طی جلساتی گردآوری شد و به شکل کمپین «تاب‌آورسازی شهرها» تبلور یافت. از طریق این کمپین، شبکه‌ای جهانی از دولت‌های محلی ایجاد شد که متعهد به کاهش خطرپذیری (ریسک) بحران و ایجاد شهرهای تاب‌آورتر هستند (٢٤٩٥ شهر تا فوریه ٢٠١٥). این کمپین که جدیدترین آن متناسب با چارچوب سندای برای کاهش خطرپذیری بلایا (SFDRR)   تنظیم شده، شامل ١٠ اصل است که هریک از این اصل‌ها شامل جزییات اجرایی می‌شود که به شرح زیر عبارتند از:
١- سازماندهی برای تاب‌آوری در برابر بلایا
٢- شناسایی، درک و استفاده از سناریوهای خطرپذیری (ریسک)  حال و آینده
٣- تقویت ظرفیت مالی برای تاب‌آوری
٤- پیگیری طراحی و شهرسازی تاب‌آور
٥- حفاظت از حامل‌های طبیعی برای ارتقای کارکردهای حفاظتی که اکوسیستم‌های طبیعی در اختیار ما می‌گذارند.
٦- تقویت ظرفیت نهادی برای تاب‌آوری
٧- درک و تقویت ظرفیت اجتماعی برای تاب‌آوری
٨- افزایش تاب‌آوری زیرساخت‌ها
٩- حصول اطمینان از مقابله موثر با بحران
١٠- تسریع بازتوانی و بازسازی بهتر
لازم به توضیح است که تحقق این ١٠ اصل در گرو تصمیم انسان
(مدیریت شهری) و به‌طور خلاصه «تغییر نگرش» منجر به «تغییررفتار» از مدیریت‌بحران و خصوصا مدیریت مقابله صرف به‌مدیریت خطرپذیری و البته پرهیز از روزمرگی‌ها است.
نتیجه‌گیری
نکته مهم و حایز اهمیت این است که فقط شرایط اضطراری نیستند که باعث آسیب می‌شوند بلکه عامل اصلی آسیب‌ها، رویکرد، تعامل، تصورات ذهنی، رفتار و عملکرد انسان نسبت به محیط اطراف خود که در این‌جا کلانشهرها هستند، است که نتیجه را به‌وجود می‌آورد. این مطلب خود باعث فرهنگ ذاتی شهری می‌شود که اگر روزمرگی در آن داخل شود مشکلات به‌وجود آمده استمرار خواهد یافت، لذا برای حصول به نتیجه‌ای مطلوب، انسان می‌بایستی مورد مطالعه بیشتر قرار گیرد.
تا زمانی که انسان به بهره‌کشی از طبیعت برای رسیدن به نیازهای خود (بدون درنظر گرفتن توسعه‌پایدار) ادامه می‌دهد، پارادوکس بین مدرنیته و تاب‌آوری در محیط کلانشهرها نه‌تنها ادامه خواهد داشت بلکه شتاب بیشتری خواهد گرفت و در آینده شاهد شرایط اضطراری بسیار پیچیده‌تری خواهیم بود که می‌توان از آن تحت‌عنوان شرایط فوق‌اضطراری نام برد که پاسخگویی به آن، نیاز به عکس‌العمل در کسری از ثانیه خواهد داشت.
به عبارت ساده، کلانشهرهای تاب‌آور، شهرهایی هستند که در آنها انسان متفکر، با اخلاق و قانونمدار، به‌عنوان مدیریت شهری، حرف‌اول را می‌زند. در چنین کلانشهرهایی تکنولوژی تحت‌قدرت انسان بوده و طبیعت تامین‌کننده نیازهای نسل فعلی بدون به‌خطر انداختن نیازهای نسل آینده (توسعه‌پایدار) عمل خواهد کرد و انسان در آن حامی طبیعت است. در چنین شرایطی پارادوکس مدرنیته و تاب‌آوری که جنبه منفی آن باعث نسبت معکوس مدرنیته و تاب‌آوری می‌شود، مجالی نمی‌یابد. اما گاهی‌اوقات می‌بینیم که به‌دلیل سرعت پیشرفت تکنولوژی،  انسان به‌گونه‌ای تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد که خود در قفسی که ساخته محدود می‌شود. راه‌حل شکستن قفس، هوشیاری لحظه‌ای و دوری از روزمرگی‌ها است.
انسان تاب‌آور (چه شهروند، چه مدیر، چه کارشناس، چه دانشجو، چه‌و‌چه‌وچه) یعنی انسان متفکر، با اخلاق، مسئول، فارغ از روزمرگی و قانونمدار، با فرهنگی متناسب با زندگی و سکونت در مجتمع‌های زیستی تحت‌عنوان شهر یعنی فرهنگ (شهرگرایی) تاب‌آور، با علم روز که دارای ایستایی لازم است، یعنی شهرسازی تاب‌آور، سکونتگاهی متناسب را طراحی و اجرا می‌کند. کم‌کم و به‌تدریج با ایجاد تعاملات متناسب تاب‌آور بر اثر سکونت، شهرنشینی تاب‌آور ایجاد شده و با رعایت انطباق آن با توسعه‌پایدار، کلانشهر تاب‌آور ایجادمی‌شود و توسعه می‌یابد. همان‌طوری که می‌بینیم، زمانی که این موارد رعایت شود کلانشهر ایجاد شده، چیزی جز کلانشهر تاب‌آور نیست.

۱۷۹/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا