خودكشي اجتماعي شده است

صبا حسيني: تجربه نشان داده كه گريز از معركه زندگي عموما نشان بي‌خبري از توانايي‌هاي موجود است. اگر آن گريزنده با دانايي مشورت كند آن دانا ممكن است او را چنان به زندگي خود مشتاق كند كه حتي از قصد گريز شرمنده شود. يك كارشناس مذهبي و مشاور رئيس دولت اصلاحات در امور روحانيت معتقد …

صبا حسيني: تجربه نشان داده كه گريز از معركه زندگي عموما نشان بي‌خبري از توانايي‌هاي موجود است. اگر آن گريزنده با دانايي مشورت كند آن دانا ممكن است او را چنان به زندگي خود مشتاق كند كه حتي از قصد گريز شرمنده شود. يك كارشناس مذهبي و مشاور رئيس دولت اصلاحات در امور روحانيت معتقد است که آسيب‌هاي اجتماعي با رشد نگران‌كننده‌اي كه در سال‌هاي اخير داشته به اين پديده دامن زده است. حجت‌الاسلام مصطفي درايتي در گفت‌وگو با «آرمان» مي گويد: به‌ويژه نسل جوان امروز بيش از هر زمان نياز دارند كه در اجتماع پذيرفته شوند و چه‌بسا جوان‌هايي كه به دليل اين عدم پذيرش اجتماعي، در دام پوچي و انديشه پايان دادن به زندگي مي‌افتند.

شرع مقدس اسلام در نكوهش خودكشي تا كجا پيش رفته و حرام بودن آن تا كجا مطرح است؟

فقه تحت هيچ شرايطي مجوز چنين كاري را به فرد نمي‌دهد حتي در شرايط حادي كه مردن به نفع فرد و ادامه زندگي غيرممكن شود. در نگرش الهى، از آنجا كه خداوند خالق انسان است و تمام هستى او از خداست، هيچ كسى نه حق كشتن ديگرى را دارد و نه حق كشتن خود را. اين بدان جهت است كه از ديدگاه اسلام و همه مكاتب الهى، حيات موهبتى الهى و حقى خدادادى است. با وجود اين، عللي كه باعث مي‌شود افراد دست به اين كار بزنند از نظر اجتماعي جنبه‌هاي گوناگوني داشته و واكاوي آن ضروري است. توجه به اين پديده به ويژه در جامعه ما كه در آن هر روز مساله آسيب‌هاي اجتماعي رو به تزايد است اهميتي وصف‌ناپذير دارد. تا ۱۰ سال پيش پديده خودكشي در كشورمان بيشتر به دلايل فردي رخ مي‌داد و مشكلات شخصي در محيط‌هاي خاص باعث مي‌شد افراد به اين كار دست بزنند، در حالي كه در سال‌هاي اخير و به ويژه در ۱۰-۱۲ سال اخير شاهد رواج خودكشي‌هايي هستيم كه به علل اجتماعي نظير فقر و اعتياد رخ مي‌دهند و از اين نظر بايد گفت شرايط اجتماعي باعث شيوع خودكشي شده است. گرچه دست زدن به خودكشي در مجموع خطاست اما شرايط حاد اجتماعي باعث مي‌شود افراد تصور كنند پايان دادن به زندگي برايشان از ادامه آن مطلوب‌تر است. نكته مهم اين است که افرادي كه در ايران مديريت مسائل اجتماعي را در دست دارند براي واكاوي علل اين رفتار اجتماعي تلاش كنند تا آرامش نسبي بر جامعه حاكم شود. اعتياد، فقر، انواع گرفتاري‌هاي روحي و رواني و مشكلاتي كه گريبانگير خانواده‌ها شده مانند طلاق و اختلافات خانوادگي زمينه‌اي را ايجاد كرده كه برخي افراد ادامه اين وضعيت برايشان ناممکن شده و دست به خودكشي بزنند. من تصور مي‌كنم ما بايد امروز نگاه جدي‌تري به پديده اجتماعي خودكشي داشته باشيم قبل از اينكه اين مساله به يك آسيب حاد اجتماعي و خطر جدي تبديل شود. اگر كماكان سهل‌انگارانه از كنار اين مساله اجتماعي رد شويم بايد شاهد شيوع آن در آينده نزديك باشيم. در مراكز تصميم‌گيري ما كمتر به امور اجتماعي پرداخته شده و كمتر ديده شده كه در باب مشكلات و مسائل اجتماعي تصميمات مهم گرفته شود. در حالي كه جامعه ما در حال حاضر بيش از هر زمان ديگري نيازمند واكاوي در امور اجتماعي است. آسيب‌هاي اجتماعي در ۱۰ سال اخير به شكل نگران‌كننده‌اي رشد داشته و يكي از عوارض افزايش اين آسيب‌ها افزايش تعداد خودكشي‌هاست؛ مساله‌اي كه به هيچ عنوان زيبنده جامعه ما نيست.

با توجه به اينكه بر اساس آمارها برخي جوانان در كشور ما دست به خودكشي مي‌زنند مي‌توان گفت افول اخلاقيات در نسل جديد عاملي براي افزايش خودكشي‌هاست؟

به هيچ يك از آسيب‌هاي اجتماعي نمي‌توان نگاه تك بعدي داشت و مجموعه‌اي از عوامل فردي و اجتماعي مي‌تواند باعث شود يك آسيب اجتماعي شكل بگيرد. مساله‌اي كه در كشور تحت عنوان افول اخلاقيات و كمرنگ شدن ارزش‌هاي اخلاقي مطرح مي‌شود هم مي‌تواند بخشي از دلايل دست زدن به خودكشي باشد. مسائل اجتماعي خاصيتي دارند كه نمي‌توان راحت برايشان نسخه پيچيد و حكم صادر كرد و بررسي نيازمند تحقيقات ميداني پيچيده است. با وجود اين، مساله مهم اين است كه آسيب‌هاي اجتماعي در كشور ما در مسير افزايش هستند و ابتلا به انواع اين آسيب‌ها باعث مي‌شود برخي افراد به زندگي خود پايان دهند. نااميدي و بسته بودن همه راه‌ها به ويژه براي نسل جوان و جديدي كه تازه مي‌خواهند وارد عرصه اجتماعي شوند باعث مي‌شود اين افراد به كلي از عرصه اجتماعي ببرند و همه زندگي را تيره و تار ببينند. جوانان و نوجوانان در اين فضا اميدي براي اينكه اين وضعيت را تغيير دهند ندارند و ممكن است در فضاي ياس‌آلود اين‌چنيني دست به هر كاري حتي خودكشي بزنند. اين مساله اجتماعي دلايل زيادي دارد و عوامل مختلف فردي و اجتماعي مي‌توانند روي هم اثر بگذارند كه فرد به اين نتيجه برسد.

طرح مباحثي نظير خودكشي و پرداختن به آن در رسانه‌ها به نظر شما تا چه اندازه به نفع مصالح كشور و افرادي است كه درگير اين مشكل هستند؟ برخي مسئولان اين نقد را مطرح مي‌كنند كه رسانه‌ها در امري مانند خودكشي و به‌ويژه پديده خودكشي در مترو با طرح جزئيات باعث شده‌اند ميل به خودكشي در برخي بيشتر شود.

شرقي‌ها برخلاف غربي‌ها هميشه متهم به سرپوش گذاشتن روي مشكلات و مخفي كردن آن هستند در حالي كه اين مخفي كردن دو جنبه مي‌تواند داشته باشد. سرپوش گذاشتن مي‌تواند در فضايي انجام شود كه خود مسئولان در خفا و خلوت به آن مساله يا آسيب بپردازند، اما از طرح آن بين افكار عمومي و در جامعه سرباز بزنند در حالي كه نوع ديگري از سرپوش گذاشتن هم وجود دارد كه در آن مسئولان بر مشكل و آسيبي سرپوش مي‌گذارند تا خودشان مجبور نشوند به آن مشكل بپردازند. من شخصا معتقدم در كشور ما اگر مشكلات اجتماعي توسط رسانه‌ها مطرح و در اين عرصه بدان پرداخته نشود، مسئولان به طور كلي آن معضل يا مشكل را فراموش مي‌كنند و چه بسا به آن نپردازند. مشكلي كه تبديل به يك فاجعه بشود ديگر قابل جبران نيست و برگرداندن آن به شرايط اوليه اگر ناممكن نباشد بسيار سخت است. اصولا برخورد با اين آسيب‌ها نيازمند تلاش رسانه‌هاست و اين رسانه‌ها هستند كه وظيفه دارند با پرداختن به اموري از اين دست در مسئولان حساسيت ايجاد كنند و در واقع بايد گفت كليه رسانه‌ها در اين زمينه مسئولند. بارها در جامعه خودمان شاهد اين مسأله بوديم كه مشكلات اجتماعي مختلف به دليل اينكه مسئولان مايل نبودند در صحن اجتماعي مطرح شود در خفا به اندازه‌اي پيشرفت كرده كه به يك فاجعه تبديل شده است. بعضا برخي مسئولان متاسفانه ترجيح مي‌دهند اين حساسيت‌ها در جامعه ايجاد نشود تا بتوانند از زير بار مسئوليت خودشان شانه خالي كنند. من شخصا نگاهي كه برخي مسئولان در باب آسيب‌هاي اجتماعي و مخفي نگاه داشتن آن را دارند، نمي‌پسندم. من اعتقاد دارم اگر اين معضلات توسط رسانه‌ها مطرح نشود هيچ صاحب‌نظري نمي‌تواند روي آن بحث كرده و آن معضل را واكاوي كند و در خفا اين آسيب‌ها فرصت بيشتر براي رشد و گسترش دارند. مسئولان بايد پاسخگوي آسيب‌هاي اجتماعي باشند، زيرا آنها مديريت جامعه را به سمتي برده‌اند كه اين مشكلات در آن رشد و نمو پيدا كرده است.

۱۷۹/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا