رسیدگی به پرونده قتل معاون پارلماني وزير صنعت پشت درهای بسته

ماجرای این قتل ساعت ٤ صبح روز ١٩ آبان ‌سال ٩٢ اتفاق افتاد. از آن رو به ماموران پليس خبر رسيد صفدر رحمت‌آبادی، معاون پارلمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت كشته شده است. محل جنایت در میدان سبلان، ابتدای خیابان جانبازان شرقی بود. با حضور ماموران پليس مشخص شد كه صفدر رحمت‌آبادي با شليك دو …

ماجرای این قتل ساعت ٤ صبح روز ١٩ آبان ‌سال ٩٢ اتفاق افتاد. از آن رو به ماموران پليس خبر رسيد صفدر رحمت‌آبادی، معاون پارلمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت كشته شده است. محل جنایت در میدان سبلان، ابتدای خیابان جانبازان شرقی بود. با حضور ماموران پليس مشخص شد كه صفدر رحمت‌آبادي با شليك دو گلوله به سرش در داخل خودروي پژو پارس مشکی رنگش به قتل رسيده است. اين جنايت معمايي بود و هنوز هيچ نمي‌دانست كه معاون پارلماني قرباني چه كينه و انتقامي شده است. در ابتدا فرضیه این بود كه رحمت‌آبادي قرباني يك ترور شده است ولي وقتي كارآگاهان تحقيقات بيشتري روي اين جنايت كردند، مشخص شد که قتل معاون پارلماني به خاطر یک انگیزه شخصی بوده است و ماموران به اين نتيجه رسيدند كه قاتل يا قاتلان آشنا بوده‌اند.  در ادامه يكي از مغازه‌داران اطراف محل قتل به ماموران پليس گفت: «درخيابان ايستاده بودم كه ناگهان خودروي مقتول را ديدم. چند ثانيه‌اي نگذشته بود كه ناگهان زن و شوهري از اين خودرو بيرون آمدند و پا به فرار گذاشتند. من كه به قضيه مشكوك شده بودم، به سمت خودرو رفتم و با جسد اين مرد روبه‌رو شدم.» با اين اظهارات تيم تحقيق ردپاي يك زن آشنا كه از بستگان دور مقتول بود، را در اين پرونده پيدا كرد كه نشان مي‌داد قتل كار او است. بنابراين اين زن دستگير شد و بلافاصله تحت بازجويي‌هاي قضائي و پليسي قرار گرفت. او درحالي كه سعي مي‌كرد جنايت را انكار كند، درنهايت به طراحي و اجراي سناريوي قتل معاون پارلماني وزير صنعت با همدستي شوهرش اعتراف كرد و گفت:  «به‌دليل برخي از مشكلات و اختلافات از مقتول كينه به دل داشتيم. مقتول از بستگان دور ما بود و من و شوهرم هميشه مي‌خواستيم از او انتقام بگيريم. براي همين روز حادثه درحالي كه از قبل نقشه كشيده بوديم، من با مقتول تماس گرفتم و براي صحبت‌كردن، با او قرار گذاشتم. وقتي داشتيم سر قرار مي‌رفتيم براي اينكه صفدر شوهرم را نشناسد، او يك چادر سرش كرد و با هم سوار خودروي او شديم. شوهرم عقب خودرو نشست و من هم جلو نشستم. بعد از چند دقيقه وقتي داشتيم صحبت مي‌كرديم، شوهرم اسلحه را از داخل چادر بيرون آورد و دو گلوله شليك كرد. بعد از آن بلافاصله از خودرو پياده شديم و فرار كرديم.» با اعتراف اين زن، شوهرش نيز دستگير شد و به جنايت اعتراف كرد. پرونده آنها پس از بازسازي صحنه جنايت، براي رسيدگي به شعبه ٧٤ دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در آن شعبه هيات قضائي پس از برگزاري جلسه محاكمه، حكم به قصاص متهم رديف اول و زندان براي متهم رديف دوم دادند. در ادامه قضات شعبه ٢٤ ديوان‌عالي كشور، اين حكم را تاييد نكردند و پرونده بار ديگر براي رسيدگي دوباره و رفع نواقص به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. چند وقت پیش جلسه محاکمه این زوج برگزار و پسر بزرگ مقتول خواستار قصاص قاتل پدرش شد. ولي از آنجايي كه پسر كوچكتر مقتول از معلولیت ذهنی و جسمی رنج می‌برد، قضات دادگاه پرونده را به دفتر دادستان فرستادند تا دادستان درباره درخواست فرزند مهجور قربانی تعیین‌تکلیف کند. دادستانی نیز پس از بررسی پرونده از طرف پسر کوچکتر مقتول تقاضای دیه کرد. بنابراین صبح دیروز جلسه محاکمه عاملان این جنایت در این شعبه محاکمه شدند و پشت درهای بسته و به صورت غیرعلنی به سوالات قضات پاسخ دادند. قرار است به‌زودی حکم این پرونده ازسوی هیأت قضائی صادر شود.

۱۷۹/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا