مهلت‌گیری مرگبار یک بدهکار میلیاردی

این مرد ثروتمند تسویه‌حساب خود را با مرگ گرفت و از سوی مرد بدهکار کشته شد. ناپدید شدن مرد بازرگان ١٠ روز پیش بود که این پرونده روی میز سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. آن روز صبح مرد جوانی با در دست داشتن پرونده ناپدید شدن برادرش، به این شعبه مراجعه …

این مرد ثروتمند تسویه‌حساب خود را با مرگ گرفت و از سوی مرد بدهکار کشته شد.
ناپدید شدن مرد بازرگان
١٠ روز پیش بود که این پرونده روی میز سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. آن روز صبح مرد جوانی با در دست داشتن پرونده ناپدید شدن برادرش، به این شعبه مراجعه کرد و در شکایت خود به بازپرس سیفی گفت:  «برادر ٣٠ساله‌ام مرد ثروتمندی است و کار تجارت می‌کند. او ٢ روز پیش از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. از آن روز تا الان از برادرم هیچ خبری نداریم و من تصور می‌کنم که اتفاقی برایش افتاده باشد، چون آخرین‌بار با بدهکار خود قرار ملاقات داشت. این مرد خیلی وقت بود که یک‌میلیارد تومان به برادرم بدهکار بود ولی بدهی خودش را پس نمی‌داد. برادرم هم مرتب با او درگیر می‌شد و از او می‌خواست این بدهی را هرچه زودتر پس بدهد. آخرین‌بار هم گفت که با این مرد قرار ملاقات دارد تا در مورد تسویه‌حسابشان با هم صحبت کنند، ولی وقتی سر قرار رفت دیگر هیچ خبری از او نشد.»
انکار مرد بدهکار
با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و به دستور بازپرس سیفی، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی مسئول رسیدگی به این پرونده شدند. ماموران پلیس در نخستین گام از تجسس‌های خود به سراغ مرد بدهکار رفتند و او را دستگیر کردند. این مرد زمانی‌که تحت بازجویی قرار گرفت، خود را در ناپدید شدن مرد بازرگان بیگناه دانست و به ماموران گفت: «از سرنوشت این مرد هیچ خبری ندارم. او آن روز به دفتر محل کارم آمد و در مورد بدهی که به او داشتم با هم صحبت کردیم. بعد از آن هم از دفتر خارج شد. ولی وقتی رفت، چند دقیقه بعد ٤ مرد به دفتر محل کارم آمدند و همه جا را به هم ریختند. آنها ٤ برگ چک مرا دزدیدند و رفتند. بعد از آن هم هیچ خبری از طلبکارم نشد.» با وجود این اظهارات، ماموران پلیس به تحقیقات بیشتر در رابطه با ادعاهای او پرداختند و درنهایت متوجه شدند که این موضوع صحت ندارد؛ چراکه مظنون این پرونده خیلی وقت بوده که دفتر محل کارش را تخلیه کرده و هیچ سرقتی هم از آنجا صورت نگرفته است. بنابراین با توجه به ثابت شدن ادعای دروغ این مرد او بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و این‌بار راز یک جنایت خاموش را فاش کرد.
اعتراف به قتل مرد ثروتمند
این مرد ٣٧ ساله در بازجویی‌ها به ماموران پلیس گفت:  «خیلی وقت بود که به این مرد بدهکار بودم و نمی‌دانستم چطور باید یک بدهی سنگین را پرداخت کنم. از طرفی او هم با این‌که خیلی ثروتمند بود، ولی هر روز مرا تحت فشار قرار می‌داد تا پولش را پس بدهم. هرچه می‌گفتم پول ندارم و نمی‌توانم این بدهی را پرداخت کنم، فایده‌ای نداشت. از هر راهی بود سعی کردم که از او مهلت بگیرم، ولی این مرد اصلا حاضر نبود به من کمک کند. در صورتی که خودش ثروتمند بود و ویلا و خانه‌های لوکس و گرانقیمت داشت، با این حال به من مهلت نمی‌داد تا این‌که روز حادثه به دفترم آمد تا در این مورد صحبت کنیم. اما باز هم سر این موضوع درگیر شدیم و این‌بار من او را به قتل رساندم. اصلا کنترلی بر رفتارم نداشتم و نمی‌دانستم که دارم چه‌کار می‌کنم، فقط در یک لحظه آن‌قدر عصبانی شدم که دست به این جنایت زدم. وقتی هم متوجه شدم که او مرده است، جسدش را بردم و در اطراف ورامین رها کردم.» با اعترافات این مرد، وی به دستور بازپرس روانه زندان شد و کارآگاهان تحقیقات خود را در این رابطه ادامه دادند.

۱۷۹/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا