ماجرای تفنگداران آمریکایی مسأله کوچکی نبود

آرمین  منتظری آنها که بر این عقیده‌اند که این رخداد، اتفاقی ساده بوده و مسأله‌ای عجیب و غریب نبود، استدلالشان این است که از آنجایی که این مسأله به سادگی و طی ٢٤ ساعت حل شد، بنابراین نشان می‌دهد که مسأله مهمی نبوده است. در این میان نکته‌ای که از آن غفلت می‌شود این است …

آرمین  منتظری
آنها که بر این عقیده‌اند که این رخداد، اتفاقی ساده بوده و مسأله‌ای عجیب و غریب نبود، استدلالشان این است که از آنجایی که این مسأله به سادگی و طی ٢٤ ساعت حل شد، بنابراین نشان می‌دهد که مسأله مهمی نبوده است. در این میان نکته‌ای که از آن غفلت می‌شود این است که چه عواملی موجب شد که این مسأله طی ٢٤ ساعت پایان یابد؟ می‌دانیم که مواضع ایران و آمریکا در قبال یکدیگر هنوز ثابت باقی مانده است. علاوه بر این به خاطر داریم که درخصوص بازداشت ملوانان انگلیسی چه اتفاقی رخ داد. سوال این است که چه عواملی موجب شد که این رخداد که به صورت بالقوه قابلیت تبدیل شدن به یک بحران را داشت، به‌سرعت حل‌وفصل شود؟  این حادثه به فاصله کوتاهی پس از حادثه حمله به سفارت عربستان در تهران رخ داد؛ حمله‌ای که موجب وارد آمدن خساراتی به سیاست خارجی ایران شد و موجب شد گوشه‌ای از منافع ملی ما مورد تهدید واقع شود. درخصوص حادثه حمله به سفارت عربستان بر تمامی گروه‌های سیاسی داخل کشور حجت تمام شد که آتش افراطی‌گری دهان را می‌سوزاند. کشور به‌طورکلی به این نتیجه رسید که نباید رخدادها را با تصمیمات اشتباه و به‌دور از مصلحت تبدیل به بحران و تنش کرد.

درخصوص تفنگداران آمریکایی نیز سپاه پاسداران به آرامش و با عقلانیت تمام موضوع را مدیریت کرده و با همکاری نزدیک با وزارت امورخارجه این مسأله بدون ایجاد تنش و بحرانی غیرضرروی برای کشور به پایان رسید. نحوه مدیریت این مسأله توسط دستگاه‌های ذیربط نشان می‌دهد که با وجود برخی تندروی‌ها از سوی برخی جریانات، مجموعه مدیریتی کلان کشور به خوبی توان کنترل رخدادها را دارد و اگر بخواهد می‌تواند اجازه تولد تنش و بحران را از دل رخدادهای عادی ندهد.   پس از مذاکرات هسته‌ای در وین، نوعی درک متقابل میان ایران و آمریکا به وجود آمده است. به‌هرحال مذاکرات طولانی و متعدد وزرای خارجه ایران و آمریکا فضایی را میان دو کشور ایجاد کرده که در صورت بروز ابهام یا نشانه‌های تنش، می‌توان از آن برای حل‌وفصل مسائل استفاده کرد. کاملا بدیهی و آشکار است که رابطه ظریف و کری، یک رابطه شخصی نیست بلکه ایران و آمریکا از طریق وزرای خارجه‌شان نوعی رابطه جدید میان خود را تعریف کرده‌اند که در مواقع ضروری می‌تواند کارآمد باشد. در ذیل چنین‌ رابطه‌ای می‌بینیم که نیروهای دریایی دو کشور نیز صرف نظر از اختلاف‌ نظرهای شدیدی که دارند، قادر هستند بدون تنش و در کمال آرامش موضوع را میان خود به تبادل ‌نظر بگذارند. چه این‌که پیش از این‌که وزرای خارجه ایران و آمریکا وارد ماجرا شوند، این نیروی دریایی سپاه و نیروی دریایی آمریکا بودند که با ارایه اطلاعات با هدف روشن شدن موضوع، به کاهش سطح تنش‌ها کمک کردند.   البته همه ماجراها به این معنا نیست که دو کشور کاملا در شرایط صلح به سر می‌برند. هنوز موضوعات اختلافی زیادی میان ایران و آمریکا وجود دارد. پشت سر گذاشتن سابقه ٣٥ ساله دشمنی میان ایران و آمریکا کاری بسیار بسیار دشوار است. اما به‌هرحال در شرایط فعلی منطقه و با توجه به استراتژی جدید آمریکا درخصوص خاورمیانه، این احتمال وجود دارد که در آینده منافع آمریکا با ایران در تقابل قرار بگیرد. مسلما این تقابل بعد از برداشته شدن تحریم‌ها و زمانی که ایران فضا و فرصت بیشتری برای نقش‌آفرینی داشته باشد، بیشتر هم خواهد شد و دقیقا همین جا است که این رابطه محتاطانه که می‌توان از آن به نام «کانال ظریف – کری» یاد کرد، شاید بتواند به حل‌وفصل برخی اختلافات کمک کند.  بنابراین با توجه به آنچه ذکر شد حادثه دستگیری تفنگداران آمریکایی در آب‌های سرزمینی ایران و حل‌وفصل سریع مسأله موجب شد تا دو کشور کارکرد درست کانال‌های ارتباطی میان خود و همچنین شرایط به وجود آمده پس از توافق هسته‌ای را برای حل برخی اختلافاتی که ممکن در آینده با آن مواجه شوند، بیازمایند. در نخستین آزمون، دو کشور موفق شدند مسأله‌ای را که به‌طور بالقوه می‌توانست در منطقه‌ای حساس مانند خلیج‌فارس، به بحرانی تبدیل شود با موفقیت حل‌وفصل کنند.

۱۷۹/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا