سخنان شهید بهشتی خطاب به مصباح یزدی

بخشی از این مطلب را در ادامه می خوانید: «من مکرر به جناب آقای مصباح هم گفته‌ام. گفته‌ام دوست عزیز، چرا این بحث‌هایی که احتیاج به رسیدگی بیشتر دارد، باید این‌طور مطرح شود؟ … بحث من در اینجا بحث جناب آقای مصباح نیست. بحث من در اینجا با شما طلاب است. به ایشان هم در …

بخشی از این مطلب را در ادامه می خوانید:

«من مکرر به جناب آقای مصباح هم گفته‌ام. گفته‌ام دوست عزیز، چرا این بحث‌هایی که احتیاج به رسیدگی بیشتر دارد، باید این‌طور مطرح شود؟ … بحث من در اینجا بحث جناب آقای مصباح نیست. بحث من در اینجا با شما طلاب است. به ایشان هم در این ١٠، ١٥روز قبل عرض کردم. گفتم آقا! بحث، بحث روش تربیتی مدرسه است… شما طلاب مدرسه نمی‌توانید با این اسلوب بار بیایید وگرنه لااقل بنده نمی‌توانم در چنین مدرسه‌ای ذره‌ای در کارها سهیم باشم. مدرسه‌ای که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بیجا و متعصب تربیت کند، نتوانند با هم دو کلمه حرف بزنند، چه ارزشی دارد؟ در این صورت چه خدمتی به اسلام و به حق کرده‌اند؟ به چه انگیزه‌ای؟ …

من می‌گویم شرط اول خدمت در مدرسه این است که انسان منصف، اسلام انصاف‌آور، تشیع انصاف‌آور در مدرسه پا بگیرد. برخورد باید منصفانه، منطقی، آرام، متین، روشنگر، امکان فکر گسترده‌دادن، باشد. تحجر، تعصب، جمود و مطالب را زود در چارچوب‌های محدودآوردن و تاختن، هرگز نمی‌تواند آهنگ تربیت مدرسه باشد. اگر هست، بنده از این مدرسه نیستم. اگر چنین چیزی در مدرسه هست، رفقای ما اعلام بفرمایند که رسالتش این است، مطمئن باشید آخرین دیدارمان با شما به‌عنوان مدرسه خواهد بود. ما می‌خواهیم انسان جستجوگر بار بیاوریم که در پی شناخت حق باشد. شما آقایان چگونه معارف فعلی خودتان را برای شناخت حق در تمام جزئیاتش آن‌قدر بالغ می‌دانید که این‌قدر به هم پرخاش می‌کنید؟! شنیده‌ام شما رفقا به هم پرخاش می‌کنید. اصلا ولنگاری می‌کنید. کِی ولنگاری راه آوردن انسان‌ها به حق است که شما از حربه ولنگاری استفاده می‌کنید؟ …

چرا باید مسئله‌ای که لااقل میان من و جناب آقای مصباح به‌صورت دو برداشت، قابل طرح است، به این شکل درآید؟ همین‌طور متقابلا من نیز نباید این کار را بکنم. نمی‌گویم فقط آقای مصباح نباید این کار را بکنند، من هم نباید این کار را بکنم. مدرسه جای برخورد سالم آرا و افکار است و از هر آهنگ و شیوه‌ای که بخواهد به سلامت برخورد آرا و افکار لطمه بزند، به‌شدت جلوگیری می‌شود. خوب دقت کنید این شعار ماست: مدرسه جای برخورد سالم آرا و افکار است… . موضع من در برابر دکتر شریعتی و کارهای او موضع بهره‌برداری صحیح است، نه لگدکوب‌کردن، نه لجن‌مال‌کردن و نه ستایش‌کردن و بالابردن. بلکه حسن استفاده از سرمایه‌ای در خدمت هدفی، با روشنگری بدون کمترین محافظه‌کاری برای تمام نقطه‌های ضعف او…

من با صراحت به جناب آقای مصباح اعلام کردم، جناب آقای مصباح! اجمالا به شما بگویم، من در برابر دکتر شریعتی نقد سالم و سازنده خواهم داشت… جناب آقای مصباح، در بحثی که با ایشان کردم فرمودند من به‌عنوان اتمام حجت می‌گویم. گفتم برادر، اتمام حجت چیست؟! قبل از اتمام حجت، هدایت مطرح است. اگر هدایت آسیب دید چه اتمام حجتی؟ من به‌عنوان یک فرد کارشناس این فن می‌گویم. اگر قرار است در روحانیت کسی به‌عنوان صاحب نظر در مسائل مربوط به نسل جوانِ درس‌خوانده در ارتباط با مذهب نام برده شود، لااقل من که یکی از آنها هستم.

عمرم را در این راه گذراندم. من به‌عنوان کارشناس صاحب‌نظر این فن می‌گویم این «اتمام حجت» های شما خطرناک است. «اتمام حجت» چیست؟! می‌گویم این، تمام رشته‌های این ٣٠، ٤٠ سال را پنبه می‌کند. اتمام حجت یعنی چه؟ چه کسی گفته است اگر ما با بیان روشنگر، نقطه‌های انحرافی را بیان کنیم کافی نیست؟ طول می‌کشد؟ طول بکشد. کار مفید طولانی بهتر است یا کار پرخطر فوری؟ کدام‌یک؟ »

دکمه بازگشت به بالا