دلیل متفاوت برای تبریک به روحانی و جنتی

۱- از جمله پیامدهای منفی هشت سال اقدامات افراطی‌ها طی دولت‌های نهم و دهم، محدود کردن اختیارات دولت در عرصه خدمات فرهنگی به جامعه بود. کم و بیش همه ما اطلاع داریم که در آن دوران اختیارات وزارت علوم، وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش با توسل به توجیهات گوناگون محدود یا مخدوش شد. …

۱- از جمله پیامدهای منفی هشت سال اقدامات افراطی‌ها طی دولت‌های نهم و دهم، محدود کردن اختیارات دولت در عرصه خدمات فرهنگی به جامعه بود. کم و بیش همه ما اطلاع داریم که در آن دوران اختیارات وزارت علوم، وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش با توسل به توجیهات گوناگون محدود یا مخدوش شد. به عنوان نمونه با اینکه وزارت ارشاد دولت دکتر روحانی سعی وافری داشته تا از رواج و رونق کمی و کیفی مطبوعات و نیز حقوق اهالی آن دفاع کند اما مثلاً هنوز از انجمن صنفی روزنامه‌نگاران رفع محدودیت نشده است. علاوه بر این، اگر به عرصه فعالیت‌های عام رسانه‌ای توجه کنیم، خواهیم فهمید که این عرصه به نفع افراطی‌ها در وضعیت عدم تعادل به سر می‌برد. حتی با گذشت دو سال از کار دولت اعتدال همچنان این رسانه‌های اصولگرایان افراطی هستند که می‌توانند با دست باز و با توسل به داده‌های خلاف واقع با امنیت کامل علیه دولت دست به تخریب بزنند. این رسانه‌ها گویی چندان از عواقب و تبعات خلاف‌گویی‌های خود نگران نیستند.

از باب مثال، من حداقل در روز بیش از ۳۰ پیامک خبری از رسانه‌های آنها به رایگان دریافت می‌کنم که عمده جهت‌گیری این خبرها، تخریب کابینه در افکار عمومی و ایجاد جنگ روانی در برابر سیاست‌های توسعه‌گرای دولت اعتدال است. در کنار موارد فوق، این نبود تعادل را در برنامه‌های سیاسی صدا و سیما هم به روشنی می‌توان دید. البته بخت با صدا و سیما یار بوده است که بسیاری از نخبگان و شهروندان کشور مصرف‌کننده دائمی برنامه‌های خبری و سیاسی آن نیستند چون اگر مخاطب این رسانه بودند، با توجه به تخریب مستقیم و غیرمستقیمی که علیه دولت انجام می‌دهد، فشار سیاسی موقری به صدا و سیما وارد می‌آمد. با این همه دولتی که با انواع مشکلات روبه‌رو است و در شرایط دشوار تحریم به سر می‌برد، نمی‌تواند به این عدم تعادل رسانه‌ای بی‌توجه باشد.

۲- به‌رغم نابرابری و عدم تعادل رسانه‌ای مذکور، اقدام نمایندگان جبهه پایداری در برابر وزیر ارشاد از دو نظر درخور توجه است، چراکه توسل این افراد به موضوع «آزادی بیان» به خودی خود نشان از تغییرات مهمی دارد؛ اول اینکه باید به دولت روحانی و وزارت ارشاد دولت یازدهم تبریک گفت، چراکه این گروه از اصولگرایان ظاهراً به بی‌خاصیتی گفتمان‌های ضد آزادی، ضد حاکمیت قانون و ضد جمهوریت پی‌برده‌اند و دیروز دیدیم که برای مخالفت با وزیران مؤثر کابینه روحانی، از جمله وزیر ارشاد، به گفتمان قانونگرایی و دموکراسی‌خواهی و آزادی‌طلبی متوسل شدند و در مخالفت خود با وزیر ارشاد از «وجود آزادی در قانون اساسی صحبت کردند»! این، امری کم‌سابقه است و ظهورش به گمان حاصل رواج تفکر اصلاحی و اعتدالی است. گسترش همین گفتمان است که حتی مخالفان دموکراسی، آزادی و قانون‌گرایی را به توسل به این مفاهیم ملزم می‌کند.

دوم اینکه اقدام آن دسته از نمایندگان نشان داد دولت روحانی در کنار و به موازات تمرکز بر موضوعات بسیار مهم مذاکرات هسته‌ای و نیز معضلات حاد اقتصادی و مسائل مهم مربوط به اقلیم و محیط زیست ایران باید به اموری همچون عدم تعادل رسانه‌ای در عرصه عمومی کشور هم توجه کند.

تجربه دیروز پارلمان و سخنان عجیب و بی‌سابقه مخالفان نشان داد که دولت نمی‌تواند در روز با ده‌ها مشکل اساسی روبه‌رو باشد و مخالفان هم با امکانات دولت پنهان، طلبکارانه و با فراغ بال دست به تخریب دولت در افکار عمومی بزنند. به نظر می‌رسد سیاستگذاری در عرصه رسانه‌ای کشور نیازمند ساماندهی مجدد است. این امر هر چه به ایام انتخابات پیش رو نزدیک می‌شویم، ضرورت بیشتری می‌یابد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا